سبز

/sabz/

    green
    grassy
    verdant
    growing
    the green colour

فارسی به انگلیسی

سبز ابی فام
aquamarine

سبز رنگ
chloro-

سبز روشن
emerald

سبز زیتونی
olive, olive green, oilve-green

سبز شدن
germinate, grow, sprout, to turn green, to germinate, to spring, to appear suddenly

سبز شدن مثل گیاه
vegetate

سبز مایل به ابی
sea green, aqua, aquamarine

سبز مایل به زرد
olive, pea green

سبز و خرم
green, luxuriant, verdant

سبز و خرمی
verdure

سبز کردن
to colour or paint green, to grow, to confirm

سبز کلاهان
green berets

مترادف ها

blooming (صفت)
غنا، خرم، سبز، گل دار، شکوفه دهنده

fresh (صفت)
اماده، جسور، با روح، سرد، خنک، زنده، شیرین، پر رو، خرم، سبز، تر و تازه، تازه، باطراوت، تازه نفس، با نشاط

immature (صفت)
نا بهنگام، سبز، نارس، بی تجربه، نا بالغ، رشد نیافته

green (صفت)
خرم، سبز، تازه، خام، نارس، بی تجربه

viridescent (صفت)
سبز، سبز رنگ، مایل به سبز، سبز مانند

unripe (صفت)
سبز، خام، نارس، زود رس، نا بالغ، کال

پیشنهاد کاربران

به ایلامی ها سوزیان میگفتند . احتمالا کلمه سوز ریشه ایلامی دارد
در لری بختیاری
سبز: سَوز، کال
تیه کال: چشم سبز
گرین
زنگاری
سبز: در پهلوی سپز sapz بوده است .
( ( سرش سبز باد و تنش ارجمند ؛
منِش بر گذشته زچرخ بلند ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 361. )

سبز به ترکی: یاشیل
از نظر قدما رنگ سبز رنگ زهره بوده و به روز آدینه ( جمعه ) اختصاص داشته است
قدما هر رنگ را به یکی از سیارات هفتگانه و یکی از روز های هفته اختصاص می دادند از این قرار
زرد: آفتاب ، یکشنبه
آبی: ماه ، دوشنبه
...
[مشاهده متن کامل]

نارینجی: مریخ ، سه شنبه
سرخ : عطارد، چهارشنبه
بنفش: مشتری، پنجشنبه
سبز: زهره، آدینه
نیلگون: زحل، شنبه
هفت پیکر نظامی ، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷، ص ۳۹۱.

به رنگ برگ درخت
رنگ چمن

بپرس