abrasive
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
فرسایش، سایش، ساییدگی، تحلیل، فساد تدریجی
سایش، خراش، ساییدگی
سایش، حساسیت، اصطکاک، مالش، اختلاف
سایش، خراش، اصطکاک، مالش
سایش، مالش
سایش، عرق گزی
سایش، خردسازی، پودر سازی، نرم سازی
پیشنهاد کاربران
سایش: مالیدن، برخورد، اصطحکاک، تماس و. . .
پارسی را پاس بداریم.
پارسی را پاس بداریم.
برخورد