سایش

/sAyeS/

    abrasion
    friction
    rubbing
    trituration

فارسی به انگلیسی

سایش گر
abrasive

مترادف ها

erosion (اسم)
فرسایش، سایش، ساییدگی، تحلیل، فساد تدریجی

abrasion (اسم)
سایش، خراش، ساییدگی

friction (اسم)
سایش، حساسیت، اصطکاک، مالش، اختلاف

attrition (اسم)
سایش، خراش، اصطکاک، مالش

scrubbing (اسم)
سایش، مالش

chafing (اسم)
سایش، عرق گزی

trituration (اسم)
سایش، خردسازی، پودر سازی، نرم سازی

پیشنهاد کاربران

Erosion
سایش: مالیدن، برخورد، اصطحکاک، تماس و. . .
پارسی را پاس بداریم.
برخورد

بپرس