سامان گر


    director
    manager
    organizer
    reformer

پیشنهاد کاربران

در جهان بینی سه واژه داریم: نظم و ناظم و منظوم، که می توانند برابر سازی شوند به: سامان و سامانگر و بسامان.
سامانگر. کسی یا چیزی که ساماندهی کند و یا سامانده باشد.
- یک دستگاه و یا یک ابزار سامانپذیر ( میزانپذیر ) است که میتواند جریان آب ، گاز، مایعات ، ولتاژ و شدت جریان برق و . . . غیره را در یک سامانه ویا یک دستگاه تراز ( میزان ) کند. ( برابر نهاد " regulator " است . )

بپرس