سالن

/sAlon/

    saloon
    hall
    hippodrome
    salon

فارسی به انگلیسی

سالن استراحت در سرسرای هتل
lounge

سالن اصلی فرودگاه
concourse

سالن انتظار
lobby, waiting room

سالن بزرگ رقص
ballroom

سالن پر
full house

سالن تئاتر مدور
theater-in-the-round

سالن حمام افتاب
solarium

سالن دار
having a saloon

سالن زیبایی
beauty parlor, beauty salon, beauty shop, beauty-parlour

سالن سینما
cinema, movie theater

سالن عمومی
hall

سالن غذاخوری
mess hall

سالن ماساژ
massage parlor

سالن مسافران در کشتی
cabin

سالن واریته
music - hall

سالن کارخانه
shop floor

مترادف ها

hall (اسم)
راهرو، تالار، دالان، سالن، اتاق بزرگ، سال

salon (اسم)
تالار، سالن، مشروبفروشی

lounge (اسم)
صندلی راحتی، سالن، تن اسایی، سالن استراحت، محل استراحت، اطاق استراحت، وقت گذرانی به بطالت

پیشنهاد کاربران

سالن ؛ این کلیدواژه یک کهن واژه ی مشترک از زمان های دور در زبان های مختلف است. یک اصطلاحی در زبان انگلیسی برای آببندی نمودن وجود دارد تحت عنوان sealing .
عمل سیلینگ یا سیل نمودن با ترجمه و برگردان آب بندی در زبان فارسی از بستن سوراخ ها جهت محافظت از یک ماده ی سیال می باشد .
...
[مشاهده متن کامل]

کلمه ی سوراخ که تغییر ریخت یافته ی کلمه ی سیلاخ می باشد از کلمات هم خانواده و هم ریشه با کلمه ی سیلینگ و سیلندر و سیلو و. . . می باشد.
حتی کلمه ی شیلنگ آب نیز دقیقاً مرتبط با مفهوم کلمه ی سیلینگ و سیلندر و سوله و. . . می باشد.
حکمت استفاده از حرف ( ر ) به جای حرف ( ل ) در کلمه ی سوراخ به خاطر وجود یک رخنه جهت ایجاد نشتی و مُیَسَّر شدن برای جاری شدن سیال از داخل به بیرون می باشد.
یعنی ذات حرف ( ر ) در کلمه ی سوراخ نماد یک مفهوم فیزیکی و خرامان گونه در واقعیت کار است. ولی حرف ( ل ) در کلمه ی سیلینگ و سیال و. . . به خاطر وجود یک مفهوم لطیف در واقعیت کار منطبق با آن ماده یا هر چیزی است.
اگر معنا و مفهوم کلمه ی سالن را بر مبنای کلمات هم خانواده ی خودش که در جایگاه های کاربردی مختلف در حال استفاده است بررسی کنیم به کلماتی مثل ( سیلندر سیلو سوله سال سَیّال سَیّار سوراخ سریال ) خواهیم رسید.
بر همین مبنا مفهوم کلمه ی سالن اشاره به یک فضای سر و ته بسته و به هم وصل شده و محافظت شده و ایزوله شده و بدون سوراخ و سیل شده دارد که یک چیز یا ماده ی سَیّال و سَیّار در یک مسیر محافظت شده در حال سیر کردن باشد.
حتی از کلمه سال که در محاسبات تقویمی استفاده می شود اشاره به یک مدت زمان محدود و سر و ته بسته شده دارد.
همچنین اصطلاحاتی در مکالمات روزمره در نامگذاری ها بر روی کالاها وجود دارد که دقیقاً این معنا و مفهوم در آن وجود دارد مثل سولاردام مثل یخچال آبسال و. . .
چنانچه از زاویه ی قوانین و روند ایجاد کلمات هم بخواهیم به این معنا و مفهوم در کلمه ی سالن ورود کنیم به پهنه ی بیشتری از مفاهیم در کلمات خواهیم رسید که در نگاه اول نامأنوس با کلماتی مثل سالن به نظر خواهد رسید ولی دقیقاً مرتبط با این کلمات خواهند بود مثل سَلّه که به سبد گفته می شود مثل سطل یا سلطه صله وصله سلام سالم سوال وسیله و. . .

سالن: این واژه ی فرانسوی، در سنسکریت صالا śālā و به معنی اتاق بزرگ بوده است.
salon سالن زیبایی معنا میده.
hall راهرو و سالن درون ساختمان ها که رابط اتاق های مختلف است.
auditorium به معنی سالن کنفرانس، سالن تدریس در دانشگاه، معنای دقیق و تحت اللفظی لاتینش یعنی �مکانی برای شنیدن. �
منابع• https://www.ldoceonline.com/dictionary/auditorium
مستر شکاری
سالن آرایشگاه
سالن اسم ایرانی نیست خیلی هم سخته
تالار