ساقط

/sAqet/

    lapsed
    miscarried
    fallen
    fallen or falling

فارسی به انگلیسی

ساقط شدن
fall, tumble, to laps, to cease to be valid

ساقط کردن
to render null, to invalidate, to deprive or bereave

پیشنهاد کاربران

شخصٌ ساقط
Corrupt person
⚠️به نوعی ازبین رفتن حق یا بی ارزش شدن حق
⚠️از درجه ٔاعتبار ساقط بودن 👈 بی اعتبار بودن. بی ارزش بودن
⚠️در درج کلام ساقط شدن 👈نامذکور ماندن. حذف شدن
⚠️ساقط شدن نبض 👈بازایستادن آن از نبضان
فُتان
ساقط: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
اوبج ubj ( اوستایی )
اوسپت ṳspat ( اوستایی )
نیانچ nyānc ( اوستایی: نی آئَنچ niāanc ) .
پایین مرتبه
حذف ، دور
در پارسی " شخیدن " در نسک فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو .
شخید = ساقط کرد