سازگاری با محیطadaptability, accommodation, adjustmentسازگاری شدن با محیطacclimateسازگاری مجددreadjustment
suitability (اسم)شایستگی، سازگاری، سازواری، برازندگی، درخورد بودنcompatibility (اسم)همسازی، سازگاری، سازش پذیری، دمسازیamenability (اسم)جوابگویی، سازگاری، تبعیت، احساس مسئولیت، تمکینadaptability (اسم)سازگاری، وفق پذیری، قابلیت توافق و سازش، سازواریfitness (اسم)سازگاری، سازواریopportuneness (اسم)سازگاریsalubrity (اسم)سازگاری، سازواری، گواراییpliability (اسم)سازگاری، قابلیت انعطاف، خم پذیری
کسی که با کسی ناسازگاری نکند و کنار بیایدAdaptationکنار آمدن و سازش کردنمعنی و هم خانواده ی احسان - مشفق - کهن - سازگاری چیهمفرد یا جمع این کلمات چیه. . . مشاورت - ضروف - آداب - مال - قوم - بازوانلطفا بگینمدارا . ساختن . کنارامدن. وفق . وافق.انعطافسنخیت ، تحمل، سازش، موالفت، مماشات، موافقت، توافق، تناسب، سازواری، هم آوازی، هم آهنگی، هم خوانی، هم نوایی، خرسندی، قناعت، وفاقمدارا کردنوفاقتوافقسنخیتوفقمشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)+ عکس و لینک