acclimate
فارسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
اصلاح شدن
جور شدن
پا به پای تغییرات سیستمی تغییر کردن
با تغییرات ( سیستم/شرایط ) سازگار شدن
تطبیق یافتن
مطابق شدن
سازگار شدن بم و زیر: به هم ساختن آهنگ ها ، در بیت زیر بالکنایه هم آغوش شدن
چون در آن قصر تنگبار شدیم
چون بم و زیر سازگار شدیم
( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص 508 )
چون در آن قصر تنگبار شدیم
چون بم و زیر سازگار شدیم
( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص 508 )