"سارُق"
"ر" با آوای پیش
بقچه،
گویش مردم شاهرود.
لری بختیاری
فینگِنا:دزد، سارق
از لغات اصیل ایلامی
سارق: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
دزد dozd، تونی tuni، مشتنگ moŝtang ( دری )
تایو tāyu ( اوستایی )
تلفظ سارق به ضمه ی "ر" معنی بقچه میدهد:
saarogh
سارقی کلوچه، دبه ای مسکه، سبدی انگور، . . . ( کلیدر محمود دولت آبادی جلد اول )
به سارغ نیز رجوع شود.
جیب بر . . . . . . دزد . . . راهزن . . . . .
بقچه ی چهارگوش مخصوص لباس یا پارچه ( در یک گویش محلی )
پارچه ای است در قالب ملافه 2 �2 متر شبیه دستمال ( روسری ) زنان عشایری و خطه شمال ایران و بعضی از نواحی کشورهای عربی که کاربرد کمر بند دور نواحی باسن و کلیه ها که قالباً زنان جوان برای نگهداری امن و بستن
... [مشاهده متن کامل] طفل نورسیده خود در پشت ( کوله ) و دیگر اینکه فرو بردن دستان خود داخلش به مانند جیب و حفاظت از سرما در فصل سرما را دارد .
حرامی، دزد، راهزن، شبرو، طرار، قطاع الطریق، جیب بر، غارتگر، عیار
کیف بر
جیب زن
جیب بر
کف زن