ساخته

/sAxte/

    development
    synthetic
    made
    manufactured
    built
    ready-made
    forged
    feigned

فارسی به انگلیسی

ساخته انسان
man -made

ساخته شده از
in, of

ساخته شده از برنج
brass, brazen

ساخته شده از پارچه پشمی
tweedy

ساخته شده از پارچه نخی خاکی
khaki

ساخته شده از پشم
fleecy

ساخته شده از ترکه بافته
wicker

ساخته شده از جودوسر
oaten

ساخته شده از چوب
wooden

ساخته شده از ساقه جودوسر
oaten

ساخته شده از سنگ اتشزنه
flinty

ساخته شده از سیم
wire

ساخته شده از شاخ
horny

ساخته شده از شیشه
vitreous

ساخته شده از صدف مروارید
nacreous

ساخته شده از عصب
nervous

ساخته شده از فلز
metal

ساخته شده از فلز روکش طلا دار
gold-filled

ساخته شده از گندم خالص
graham

ساخته شده از ماشوره
reedy

مترادف ها

made (صفت)
تربیت شده، مصنوع، ساخته، معمول

artificial (صفت)
مصنوعی، ساختگی، عملی، ساخته، بدلی، عاریه

forged (صفت)
مصنوعی، ساخته

built (صفت)
ساخته

constructed (صفت)
ساخته

created (صفت)
ساخته

manufactured (صفت)
مصنوع، ساخته

produced (صفت)
ساخته، مولد

hypocritical (صفت)
ساخته، متظاهر، دو رو، با ریا، ریاکار

faked (صفت)
ساخته، چیز قلابی

ready-made (صفت)
ساخته

wrought (صفت)
ساخته، به شکل دراورده شده، به شکل درآمده، تشکیل شده، از کار دراورده

پیشنهاد کاربران

واژه ساخته کاملا پارسی است چون درترکی می شود یوپاموش در عربی می شود صنع این واژه یعنی ساخته صد درصد پارسی است.
علاوه بر معانی رایج اگر در مورد مکتوبات باشد به معنی تالیف کرده، نگاشته
شاهد از مصباح الهدایه و مفتاح الکفایه:عارف المعارف از مصنفان سهروردی که در بیان صحت طریق تصوف ساخته است.
اسغده
مصنوع

بپرس