زِنهار، زینهار!
می توان به جای واژه فرانسوی: اولتیماتوم ( ultimatum ) از آن بهره برد!
واژه اوستایی آن: زینو هاره ( zyno hare )
.
در زمان باستان و به ویژه در شاهنامه فردوسی بزرگ:
هنگامی که دو جنگجو با هم به پیکار می پرداختند و یکی کم می آورد و توانایی جنگیدن نداشت یا سلاح از دستش می افتاد، از هماورد ( رقیب ) خودش زِنهار ( زینهار ) می خواست تا بتواند یارایی ( توانایی ) اش را بدست آورد یا سلاح خود را دوباره به دست بگیرد!
... [مشاهده متن کامل]
امروزه این زِنهار ( زینهار ) در بازی گرگم به هوا و بازی های محلی هم به چشم می خورد:
هنگامی که در تنگنا هستیم، از هماورد ( رقیب ) می خواهیم که از مخمصه به در بیام و به بازیکن روبرو ( هَمبازی ) می گوییم:
"جاده خدا بده!"
.
زین: در اوستا: زَئینی ( zaini ) یا زی ( zī )
سلاح، سِپَر، جنگ افزار، تفنگ
هار: هَره - پاییدن، مراقب، نگهداری، تیمار کردن، مواظبت، نظارت، توجه -
فرجه، مهلت، فرصت، زمان دادن
معنی: آرامش، آسایش، آسودگی، فَراغِ بال، امنیت، دل آرامی! -
پشت و پناه، پشتیبان ( پشتیوان ) ، حامی، پاسدار، جانپاس -
اولتیماتوم ( فرانسوی ) !، پیشنهاد پایانی ( واپسین پیشنهاد ) ، امان و مهلت دادن، فرجه دادن، فرصت گرفتن، جاده خدا دادن! -
توجه کردن، آگاهی دادن، هوشیار کردن، روشن بینی، بیدار دلی ( در اوستا: بیدارانه ) !
اوستا: بخشی از بند 11 تیشتر یشت:
yedhi - zī - mā mashyāka aoxtō - nāmana yasna "yazayanta" yatha anye yazatanghō aoxtō - nāmana yasna "yazinti"
frā neruyō ashavaoyō
معنی: کسی که هرگز نمی خوابد، "بیدارانه" از سِرِشت مزدا جانپاسی می کند.
کسی که هرگز نمی خوابد، "بیدارانه" از آفرینش مزدای اَشا ( راستی ) نگهبانی می کند
.
پهلوی: اندرز اُوشنَر دانا، بند24:
se tis drubušttar abāyēd dāštan
ēk … ud dudīgar dōstīh ud sidīgar zēnhār
معنی: سه چیز را استوارتر ( همیشه ) باید داشت ( پایید! )
یکی. . . و دودیگر دوستی ( عشق و مهربانی ) و سه دیگر زینهار ( امنیت و دل آرامی )
( ( به گمان فراوان:" یکی" که خوانده نشده، همان" تندرستی" است! ) )
می توان به جای واژه فرانسوی: اولتیماتوم ( ultimatum ) از آن بهره برد!
واژه اوستایی آن: زینو هاره ( zyno hare )
.
در زمان باستان و به ویژه در شاهنامه فردوسی بزرگ:
هنگامی که دو جنگجو با هم به پیکار می پرداختند و یکی کم می آورد و توانایی جنگیدن نداشت یا سلاح از دستش می افتاد، از هماورد ( رقیب ) خودش زِنهار ( زینهار ) می خواست تا بتواند یارایی ( توانایی ) اش را بدست آورد یا سلاح خود را دوباره به دست بگیرد!
... [مشاهده متن کامل]
امروزه این زِنهار ( زینهار ) در بازی گرگم به هوا و بازی های محلی هم به چشم می خورد:
هنگامی که در تنگنا هستیم، از هماورد ( رقیب ) می خواهیم که از مخمصه به در بیام و به بازیکن روبرو ( هَمبازی ) می گوییم:
"جاده خدا بده!"
.
زین: در اوستا: زَئینی ( zaini ) یا زی ( zī )
سلاح، سِپَر، جنگ افزار، تفنگ
هار: هَره - پاییدن، مراقب، نگهداری، تیمار کردن، مواظبت، نظارت، توجه -
فرجه، مهلت، فرصت، زمان دادن
معنی: آرامش، آسایش، آسودگی، فَراغِ بال، امنیت، دل آرامی! -
پشت و پناه، پشتیبان ( پشتیوان ) ، حامی، پاسدار، جانپاس -
اولتیماتوم ( فرانسوی ) !، پیشنهاد پایانی ( واپسین پیشنهاد ) ، امان و مهلت دادن، فرجه دادن، فرصت گرفتن، جاده خدا دادن! -
توجه کردن، آگاهی دادن، هوشیار کردن، روشن بینی، بیدار دلی ( در اوستا: بیدارانه ) !
اوستا: بخشی از بند 11 تیشتر یشت:
yedhi - zī - mā mashyāka aoxtō - nāmana yasna "yazayanta" yatha anye yazatanghō aoxtō - nāmana yasna "yazinti"
frā neruyō ashavaoyō
معنی: کسی که هرگز نمی خوابد، "بیدارانه" از سِرِشت مزدا جانپاسی می کند.
کسی که هرگز نمی خوابد، "بیدارانه" از آفرینش مزدای اَشا ( راستی ) نگهبانی می کند
.
پهلوی: اندرز اُوشنَر دانا، بند24:
se tis drubušttar abāyēd dāštan
ēk … ud dudīgar dōstīh ud sidīgar zēnhār
معنی: سه چیز را استوارتر ( همیشه ) باید داشت ( پایید! )
یکی. . . و دودیگر دوستی ( عشق و مهربانی ) و سه دیگر زینهار ( امنیت و دل آرامی )
( ( به گمان فراوان:" یکی" که خوانده نشده، همان" تندرستی" است! ) )
زینهار مراقب باش
آگاه باش. خبر دار باش
امان
بپرهیز
زینهار یعنی آگاه باش
پرهیز
امان . . . .
آگاه باش
برحذر باش، دور باش
زینهار:
دکتر کزازی در مورد واژه ی " زینهار" می نویسد : ( ( زینهار در پهلوی در ریخت zēnhār بکار می رفته است. بخش نخست این واژه زین در بنیاد به معنای جنگ ابزار آهنین و "هار ستاکی است در اوستا به معنی پناه و تیمار و مراقبت به کار می رفته است از این روی زینهار در معنی کهن کسی است که در پناه جنگ ابزار آهنین است و در پی آن تندرست و بی گزند. ) )
... [مشاهده متن کامل]
( ( کشیدندشان، خسته و بسته، خوار؛
به جان خواستند آن زمان زینهار؛ ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 259. )
دکتر کزازی در مورد واژه ی " زینهار" می نویسد : ( ( زینهار در پهلوی در ریخت zēnhār بکار می رفته است. بخش نخست این واژه زین در بنیاد به معنای جنگ ابزار آهنین و "هار ستاکی است در اوستا به معنی پناه و تیمار و مراقبت به کار می رفته است از این روی زینهار در معنی کهن کسی است که در پناه جنگ ابزار آهنین است و در پی آن تندرست و بی گزند. ) )
... [مشاهده متن کامل]
( ( کشیدندشان، خسته و بسته، خوار؛
به جان خواستند آن زمان زینهار؛ ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 259. )
آگاه باش. زنهار
اگاه و هوشیار باش
آگاه باش ، زنهار
اگاه باش
بر حذر شدن ( آگاه شدن _آگاه باش )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)