زینه

/zine/

    degree
    estate
    gradation
    grade
    level
    point
    scale
    notch

فارسی به انگلیسی

زینه بندی
gradation, hierarchy, scale, grad(u)ation

زینه بندی کردن
calibrate, scale

زینه سنج
caliper, calliper

زینه شدن
grade

زینه نما
mark

زینه های فرازین
ladder

زینه کردن
grade

مترادف ها

degree (اسم)
درجه، پایه، طبقه، سیکل، مرتبه، رتبه، مرحله، منزلت، زینه، پله، سویه، دیپلم یا درجه تحصیل

پیشنهاد کاربران

دربختیاری به زن =زینَه می گویند.
وبه دو یا بیشترآن ، زنْگَل ویا زینْگَل گفته می شود.
( ی ل ) و ( گ ل ) نشانه های جمع بستن دربختیاری
است .
رده، مرحله
پلکان
خاک شد فطرت ز پستی لیک مژگان برنداشت
ورنه از ما تا به بام آسمان یک زینه بود
زینه/ Zinăh : پلکان.
مانند: اصلان درون دالان فرو رفت و به زینه ها پیچید.
کلیدر
محمود دولت آبادی
زینه/ zin - e : ( ا )
۱ - ( فیزیک ) میزان تغییر کمیتی مانند دما یا فشار در واحد طول.
۲ - ( قد. ) پله
فرهنگ بزرگ سخن
حسن انوری
انتشارات سخن
زینه/ Zinăh : پلکان
مانند: مارال از زینه بالا رفت، . . .
کلیدر
محمود دولت آبادی
زِینَ/ Zinăh : پله
واژه نامه ی گویش تون ( فردوس )
تالیف:محمد جعفر یاحقی
زینه در گویش دری: ۱ـ پله۲ـ نردبان
از زینه ها بلا رفتن/ از پله ها بالا رفتن
زینه به زینه/ پله به پله ( مجازاً ) گام به گام، قدم به قدم، مرحله به مرحله؛ آهسته آهسته؛ به تدریج
زینه های چوبی/نردبان چوبی
...
[مشاهده متن کامل]

به انگلیسی:
زینه های چوبی، نردبان چوبی wooden ladder
راه پله ها stairways
به سویدی ( سوئدی ) :
زینه فلزی، نردبان فلزی metallstege
راه زینه ها/راه پله trappor

در زبان لری بختیاری به معنی
زن
Zeneh