زینه واژی پارسی و اریا است و در انگلیسی که نیز بوده
خاک شد فطرت ز پستی لیک مژگان برنداشت
ورنه از ما تا به بام آسمان یک زینه بود
نخستین گام سر باید نهادن
که بالا می رود این زینه ها را
دربختیاری به زن =زینَه می گویند.
وبه دو یا بیشترآن ، زنْگَل ویا زینْگَل گفته می شود.
( ی ل ) و ( گ ل ) نشانه های جمع بستن دربختیاری
است .
رده، مرحله
پلکان
خاک شد فطرت ز پستی لیک مژگان برنداشت
ورنه از ما تا به بام آسمان یک زینه بود
زینه/ Zinăh : پلکان.
مانند: اصلان درون دالان فرو رفت و به زینه ها پیچید.
کلیدر
محمود دولت آبادی
زینه/ zin - e : ( ا )
۱ - ( فیزیک ) میزان تغییر کمیتی مانند دما یا فشار در واحد طول.
۲ - ( قد. ) پله
فرهنگ بزرگ سخن
حسن انوری
انتشارات سخن
زینه/ Zinăh : پلکان
مانند: مارال از زینه بالا رفت، . . .
کلیدر
محمود دولت آبادی
زِینَ/ Zinăh : پله
واژه نامه ی گویش تون ( فردوس )
تالیف:محمد جعفر یاحقی
زینه در گویش دری: ۱ـ پله۲ـ نردبان
از زینه ها بلا رفتن/ از پله ها بالا رفتن
زینه به زینه/ پله به پله ( مجازاً ) گام به گام، قدم به قدم، مرحله به مرحله؛ آهسته آهسته؛ به تدریج
زینه های چوبی/نردبان چوبی
... [مشاهده متن کامل]
به انگلیسی:
زینه های چوبی، نردبان چوبی wooden ladder
راه پله ها stairways
به سویدی ( سوئدی ) :
زینه فلزی، نردبان فلزی metallstege
راه زینه ها/راه پله trappor
در زبان لری بختیاری به معنی
زن
Zeneh