زینت

/zinat/

    decoration
    embellishment
    ornament

فارسی به انگلیسی

زینت افزا
ornamenting, beautifying

زینت بخش بودن
adorn

زینت دادن
adorn, array, to decorate or ornament

زینت شده با پولک و منجوق
sequined, sequinned

زینت گل مانند
rosette

زینت کردن باحروف الفبا
letter

مترادف ها

adornment (اسم)
زینت، تزیین، اراستگی، پیراستگی، زیور و پیرایه

ornament (اسم)
زینت، ارایش، پیرایه، زیور

پیشنهاد کاربران

ادب
خودارایی
زینت: هر چیز که باعث زیبایی دنیا و دلیل علاقه انسان به آن گردد مصداق زینت است. ۱ - یک بُعد زینت آن است که باعث علاقمندی انسان به امری می شود مثال ستارگان زینت آسمان ها، و چمن و سبزه های زمین زینت آن است.
...
[مشاهده متن کامل]
حَتَّى إِذا أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَها وَ ازَّیَّنَتْ. ۲ - هرچیز که رنج و سختی را از انسان دور کند مایه زینت است. وَ الْخَیْلَ وَ الْبِغالَ وَ الْحَمِیرَ لِتَرْکَبُوها وَ زِینَةً: اسب و قاطر و الاغ زیبایی و جذابیت ندارند ولی چون کارکردشان طوری است که به انسان آسایش و راحتی می دهند زینت محسوب می شوند ( هواپیما و خودرو و. . . هم مصداق زینت هستند ) الْمالُ وَ الْبَنُونَ زِینَةُ الْحَیاةِ الدُّنْیا: مال و فرزندان هم چون مایه دور کردن رنج و سختی از انسان هستند مصداق زینت اند.

زینت:
هر چیزی که باعث زیبایی و آراستگی دنیا و یا اسباب آرامش و آسایش انسان شود مصداق زینت اس. زَیَّنَّا ٱلسَّمَآءَ ٱلدُّنۡیَا بِمَصَٰبِیح. الْمالُ وَ الْبَنُونَ زِینَةُ " الْحَیاةِ الدنیا. خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ: زینت های خود را در مسجد بردارید؛ نخستین آنها زینت ایمان در قلب است؛ حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإِیمانَ وَ زَیَّنَهُ فِی قُلُوبِکُم. و بعد زینت های ظاهری ( زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِو البَنین
...
[مشاهده متن کامل]

زینت: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
zib ( دری )
زیور ( دری )
آمتیاک āmtyāk، اپسماک epasmāk ( سغدی )
غِنج ( لری )
زینت : کلمه ( زینت ) به معنای هر امر زیبایی است که وقتی منضم به چیزی شود، جمالی به او می بخشد به طوری که رغبت هر کسی را به سوی آن جلب می کند.
آیه 7 سوره کهف. إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَی الْأَرْضِ زِینَةً لَهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَیُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا.
...
[مشاهده متن کامل]

ترجمه آیه : حقیقتا [و بدون شک] ما آنچه را از زینت ها بر روی زمین قراردادیم [ برای آن است که بر جذابیت زمین بیافزاییم ]تا بدین وسیله آنها ( انسان ها ) را مورد آزمایش و امتحان قرار دهیم تا مشخص شود کدام یک از آنها از جهت انجام کردار نیک، شایسته ترهستند .

ارایش ذاتی زینت است . ارایش اضافی را تزیین گویند
بزک
زینت: تزیین
زیور ، آرایش، زیبا سازی
بیاید تو فارسی فقط اینا رو بکار ببریم:
الف ب پ ت ث ج چ خ د ذ ر ز ژ س ش ع غ ف ( کم و بیش ق ) ک گ ل م ن و ه ی
بقیه کارایی ندارن
زیباسازی
زیور آرایشی زیورآلات
ا ز // آذین // این واژه را گرفتند تازیها
نگار هم به معنی زیور و زینت و آرایش آمده است. .
ارزشمند کننده

تجمل، زیور، زیب، پیرایه، آرایش
تینا آذین نه آزین
سعی کن عملیات رو قوی تر کنی
آزین بستن. ریشه ی این کلمه عربی میباشد
زیبایی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٠)