زیرین

/zirin/

    bottom
    hypo-
    low
    lower
    under
    underlying
    underneath
    inferior
    undermentioned
    following

مترادف ها

underside (اسم)
زیرین، فرورویه، سطح پایینی، طرف یا سوی زیرین، وابسته ب زیر سطح، دورنی

next (صفت)
کنار، مجاور، مابعد، اینده، دیگر، بعد، جنبی، زیرین، پهلویی، نزدیک ترین

following (صفت)
پیرو، متوالی، زیرین، متعاقب، شرح ذیل

under (صفت)
زیرین، تحت تسلط، کمتر از، مخفی در زیر، کسری دار، موجود در زیر سطح

underneath (صفت)
پایین، زیرین

downward (صفت)
پایین، سراشیب، متمایل به پایین، سرازیر، رو به پایین، زیرین

پیشنهاد کاربران

نوشتم معنی زیرین مترادف میاره یا متضاد درستش کنید این چه وضعشه
تحتانی. . . .