زیره

/zire/

    sole
    tread
    caraway
    cumin or caraway (seed)
    outsole(of a shoe)

فارسی به انگلیسی

زیره به کرمان بردن
to carry coals to newcastle

زیره سبز
cumin

زیره سبز یا زیره سفید
cumin-seed

زیره سیاه
caraway-seed

مترادف ها

caraway (اسم)
زیره، زیره سیاه، درخت زیره

cumin (اسم)
زیره، زیره سبز

پیشنهاد کاربران

زیره از خانواده Umbelliferae که به فرانسویCumin des pres می گویند و به انگلیسیCaraway می نامند. نام علمی گیاهCarum carvi L. ومترادف Bunium carvi M. B از طرف گیاه شناسان نامگذاری شده است.
تعدادی از ادویه جات معروف به انگلیسی:
pepper = فلفل
black pepper = فلفل سیاه
red pepper = فلفل قرمز
salt = نمک
turmeric = زردچوبه
saffron = زعفران
cinnamon = دارچین
...
[مشاهده متن کامل]

cardamom = هل
ginger = زنجبیل
fennel = رازیانه
caraway = زیره
cumin = زیره
❗️لطفا برای مشاهده تفاوت این دو زیره، نام های هر کدام رو در گوگل سرچ کنید و عکس هاشون رو مشاهده کنید

محصول کشاورزی کرمان
زیره یا گامون واژه ایرانی باستان است که آکدی ها آنرا از سومری های ایرانی ربان وام گرفته اند و کمون تلفظ کرده اند.
یکی می گفت دو تا بچه دارم، سر سفره باید یکی را هُل بدهم و دیگری را باید زیر بگیرم.
هُل بدهم تا غذا بخورد چون کم اشتهاست و طبیعتا لاغر و دیگری را زیر بگیرم تا از غذا خوردن دست بکشد چون خوش اشتهاست و طبیعتا چاق، گفتم حالا چگونه این کار را انجام می دهی؟
...
[مشاهده متن کامل]

گفت: هُل با هِل ( دانه ی معطر ) و زیر با زیره ( سوغات کرمان ) .
در ادامه گفت از ویژگی های هِل این است که سبب چاق شدن می شود زیرا هِل اشتها را افزایش می دهد اما زیره با کاهش اشتها و افزایش متابولیسم بدن به لاغری و کاهش وزن افراد کمک می کنند.
هل و زیره هردو سبز و سیاه دارند هل سبز که مال قوری و چایی است و هل سیاه که کرمانی ها به آن می گویند هل باد، چون برای بادی یا نزله یا سروکله خوب است که در اثر کار زیاد و خواب کم و کُلا در اثر این گونه خستگی ها بوجود می آید خوب است. اما زیره، نوع سبز آن بیشتر از طریق کاشتن تولید می شود و نوع سیاه آن در مناطق کوهستانی به صورت خودرو رشد می کند و معروف به زیره کوهی است و از منزلت و ارزش بالاتری نسبت به سبز آن برخوردار است البته هل نوع دیگری به نام هل سفید هم دارد که باید فراموش نشود.

زیره گناهانم بنویسید جوانی
زیره ( Sole ) [ اصطلاح کفاشی]: قسمت زیرین کفش که در زیر پا می نشیند و در تماس با زمین است.
زیره zirə: [اصطلاح صنایع دستی] اره ی است که پشت شانه را با آن می زدند تا دنده ها یکنواخت به دست آید.
زیره سیاه و زیره سبز، دو نوع از متداول ترین گونه های زیره در کشور ما هستند. زیره گیاهی با طبع گرم است و خاصیت ضد نفخ قوی دارد. زیره می تواند هضم غذا را آسان کرده و سوخت و ساز بدن را افزایش دهد. بنابراین مصرف زیره در کنار ورزش و رژیم غذایی مناسب، می تواند به کاهش وزن کمک کند.
...
[مشاهده متن کامل]

زیره ادرار آور است می تواند به دفع سنگ کلیه و مجاری ادرار کمک کند. زیره دارای خاصیت آنتی اکسیدانی است و از رشد سلول های سرطانی پیشگیری می کند.

34. برخلاف نظر نادرست واترز و استوارت ، مراد چینی ها از نام بیگانه ši - lo ، *ži - la ، نه رازیانه ( Foeniculum vulgare ) بلکه زیره سبز ( Cuminum cyminum ) و زیره سیاه ( Carum carui ) بوده است. سر نمون این واژه در فارسی میانه، زیره žīra یا zīra ، جیره jīra سنسکریت، خود اساساً گفته بالا را تأیید می کند؛ نمونه ای که ( *ži - la ) ši - lo آوانگاشت با قاعده ی آن است. در هند، نام jīra هم بر زیره سبز دلالت دارد هم بر زیره سیاه. گرچه زیره کمابیش در کلیه ایالات هند، جز بنگال و آسام، کشت می شود، به گفته وات دلایلی به نسبت قاطع هست که نشان می دهد در هیچ کجای هند بومی نیست؛ اما در سرزمین های پر شمار چنان با محیط خو گرفته که حتی ناظران خبره آن را "خودرو" دانسته اند. تردیدی نیست که این گیاه از ایران به هند رفته است. چنان که از کتیبه کوروش بزرگ در تخت جمشید برمی آید ایرانیان باستان زیره را می شناختند، و این گیاه در زمانی دور از ایران وارد مصر و نیز هند شده است.
...
[مشاهده متن کامل]

ابن سینا چهار رقم زیره ( در عربی kammūn ) را برشمرده است — زیره کرمان که سیاه است؛ زیره پارسی که زرد است و باخاصیت تر از ارقام دیگر؛ زیره سوریه، و زیره نبطیه. همه این ارقام خودرو و بستانی یافت می شوند. ابومنصور زیره کرمان را از همه بهتر می داند. به گفته شلیمر، زیره کرمان نام دیگر زیره سیاه است، حال آنکه cummin را در فارسی زیره سبز یا سفید می نامند. البتـــــــــــه
( Carum carui ) caraway را معمولاً در زبان فارسی شاه زیره، زیره شاهانه یا زیره رومی می نامند.
گرچه شواهد مبتنی بر لغت شناسی تاریخی حکم به رفتن زیره از ایران به چین می دهند، با اسنادی که در اختیار داریم چنین چیزی به وضوح تأیید نمی شود. چن تسان - کی ( Č‛en Ts‛ań - k‛i ) در نیمه نخست سده هشتم نوشته است که ši - lo در فــــــــــو - شی ( Fu - ši ) ( بهوجا، سوماترا ) می روید. لی سون ( Li Sün ) ، در کتاب خود، Hai yao pen ts‛ao ، به پیروی از کتاب Kwań čou ki نوشته که این گیاه در سرزمین پو - سه ( Po - se ) می روید؛ و سو سون ( Su Suń ) از دوره سونگ گفته که در روزگار او این گیاه در لین - نان ( Liń - nan ) ( کوان - تون Kwań - tuń ) و سرزمین های چسبیده آن یافت می شده است. با توجه به اینکه می گویند Kwan čou ki در فرمانروائی دودمان تسین ( 420 - 265 ) نوشته شده، و آنچه زین پس بروشنی نشان خواهیم داد، مراد لی سون نه پو - سه ایران بلکه پوسه مالایاست. همو بجای صورت ایرانیِ ši - lo = زیره، صورت سنسکریت آن، jīraka ، را به کار می برد که چه بسا از راه پو - سه مالایا به چین رسیده باشد.
لی شن - چن زیر نام ši - lo واژه بیگانه دیگری با صورت ( *dži - mu - lak ) ts‛e - mou - lo را آورده که از کتاب K‛ai pao pen ts‛ao گرفته و آن را مثل ši - lo واژه ای بیگانه شمرده است. این آوانگاشت هنوز شناسایی نشده، زیرا فرونگاری آن نادرست بوده است. در Ceń lei pen ts‛ao فرونگاشت درست آن به صورت ( *dži - mu - lak ) ( rak ) , ts‛e - lo آمده که همبرابر است با jīraka سنسکریت. کتاب Hai yao pen ts‛ao نوشته لی سون در سده هشتم این صورت را آورده است. بدین ترتیب در یک سو صورت سنسکریتی داریم، jīraka ، که در دوره تانگ از پو - سه مالایا به کوان تون رفته و در دیگر سو گونه ایرانی ši - lo = زیره را داریم که باز به دلایل آواشناختی باید از دوره تانگ باشد و چه بسا از راه خشکی به چین رسیده باشد. نکته اخیر اینک از گمان فراتر نمی رود و شاید اسناد به دست آمده از ترکستان به روشن شدن آن کمک کند. از کتاب در دست انتشار مرکز نشر دانشگاهی، به شناخت دو سویه ایران و چین باستان، ، بـــــرگردان فارسی مهرداد وحدتی دانشمند از ساینو - ایرانیکا اثر جــــــاوید برتولد لوفر، آمریکائی آلمانی تبار.

بپرس