زیر و رو کردن


    root
destroy

فارسی به انگلیسی

زیر و رو کردن برای یافتن چیزی
rummage

مترادف ها

rummage (فعل)
کاویدن، زیر و رو کردن، خوب گشتن

پیشنهاد کاربران

( لا و لکد ) کردن در نمد مالی به همین معنی زیر ورو کردن بکار میرود
لاد از لاد افکندن
لغت نامه دهخدا
لاد از لاد افکندن . [ اَ اَ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) زیر و زبر کردن : جاودان زی و همین رسم و همین عادت دارخانه ٔ قرمطیان را بفکن لاد از لاد. فرخی .
لاد از لاد برگشادن
...
[مشاهده متن کامل]

لغت نامه دهخدا
لاد از لاد برگشادن . [ اَ ب َ گ ُ دَ ] ( مص مرکب ) ویران کردن : بتان شکسته و بتخانه ها فکنده ز پای حصارهای قوی برگشاده لاد از لاد. فرخی .

reverse
زیر و رو کردن: [عامیانه، اصطلاح] همه جا را به دنبال چیزی گشتن، به هم ریختن.
rummage through
زیر و رو کردن،
خوب گشتن
e. g. somebody has been rummaging through the files
یک کسی پرونده ها را زیر و رو کرده است.
گشتن به دنبال چیزی همراه با ریخت و پاش

بپرس