زیر و رو


    upside down

فارسی به انگلیسی

زیر و رو سازی
turnover

زیر و رو شدگی
upset, cataclysm

زیر و رو شدن
upheaval

زیر و رو کردن
root
destroy

زیر و رو کردن برای یافتن چیزی
rummage

مترادف ها

up-and-down (صفت)
بالا و پایین، زیر و رو

پیشنهاد کاربران

همه چیز
روی و وارو. [ ی ُ ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) زیر و رو. رو و وارو: دنیا هزار روی و وارو دارد. ( یاداشت مؤلف ) .

بپرس