زیر و رو سازیturnoverزیر و رو شدگیupset, cataclysmزیر و رو شدنupheavalزیر و رو کردنrootdestroyزیر و رو کردن برای یافتن چیزیrummage
زیر و رو ؛ پائین و بالا. گونه و رنگ : دنیا هزار جور زیر و رو دارد.همه چیزروی و وارو. [ ی ُ ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) زیر و رو. رو و وارو: دنیا هزار روی و وارو دارد. ( یاداشت مؤلف ) .+ عکس و لینک