زیر بار


    laden

فارسی به انگلیسی

زیر بار چیزی نرفتن
to be intolerant of something
evade

زیر بار رفتن
brook

زیر بار سنگین
overladen

زیر بار قرار دادن
overburden

زیر بار مسئولیت قرار دادن
weight

زیر بار منت
beholden

زیر بار منت بودن
debt

زیر بار نرفتن
resist

زیر بار نرو
resister

پیشنهاد کاربران

زیر حرف زور
زیر بار نرفت:زیر حرف زور نرفت، حرف زور را نپذیرفت

بپرس