margosa-tree, azedarach
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
زیتون، رنگ زیتونی
پیشنهاد کاربران
زیتون تلخ خوراکی
با این زیتون تلخ یا سنجد تلخ یا یا آزاد درخت ( MELIA AZEDARACH )
در عکس اشتباه نگیر.
با این زیتون تلخ یا سنجد تلخ یا یا آزاد درخت ( MELIA AZEDARACH )
در عکس اشتباه نگیر.
زیتون واژه پارسی است چیزی که دوست دارم بنویسم این است که: دو گونه زیتون داریم یکی سبز و دیگری سیاه است. در پیشه گری که بیشتر به پول نگر ورزی می شود زیتون سبز را از درخت می چینند و آنرا با سود سوز آوار با فرمول Na OH دگرزدایی می کنند و به رنگ سیاه در می آورند و می فروشند. در اروپا روی شیشه زیتون سیاه می نویسند زیتون سیاه شده ونکه هیچ بنده خدایی خوب به آن نگر ورزی نمی کند که چه چمی دارد و زیان آن چیست. زیتونی که با روش بالا سیاه می شود دارای ماده چنگار زا آکریل اَمید است.
... [مشاهده متن کامل]
Acrylamide که cancer می آورد درست مانند لوبیای کهوه coffee است که آنرا برشته می کنند و این ماده بیمار کننده را دارد. ناگفته نماند که زیتون سیاه هم هست ونکه آن روی درخت در ماه نوامبر می رسد و پیشه گران تا این ماه چشم براه نمی ایستند زیتون سبز را بر می دارند و آنرا سیاه می کنند. پیشنهاد من به خواننده گانی که این کامنت را می خوانند این است که برای تندرستی خود از خوردن زیتون سیاه خود داری کنید چگونه باید دانست آنچه که خریداری می کنیم زیتون سیاه روی درخت و یا سیاه شده در کارخانه با سود سوز آور است؟ تنهاه راه چاره دوری از آن است. امید است که این کامنت سودمند باشد!
... [مشاهده متن کامل]
Acrylamide که cancer می آورد درست مانند لوبیای کهوه coffee است که آنرا برشته می کنند و این ماده بیمار کننده را دارد. ناگفته نماند که زیتون سیاه هم هست ونکه آن روی درخت در ماه نوامبر می رسد و پیشه گران تا این ماه چشم براه نمی ایستند زیتون سبز را بر می دارند و آنرا سیاه می کنند. پیشنهاد من به خواننده گانی که این کامنت را می خوانند این است که برای تندرستی خود از خوردن زیتون سیاه خود داری کنید چگونه باید دانست آنچه که خریداری می کنیم زیتون سیاه روی درخت و یا سیاه شده در کارخانه با سود سوز آور است؟ تنهاه راه چاره دوری از آن است. امید است که این کامنت سودمند باشد!
زیتون عربی نیست به دلایلی که اشکان گفت گویا از این واژه ریشه سانسکریت دارد :
روغن حیوانی گی ( انگلیسی: Ghee؛ سانسکریت: Ghṛta ) یک نوع روغن حیوانی است و سرمنشا آن به هند باستان بازمی گردد. این روغن در آشپزی شبه قاره هند، آشپزی خاورمیانه، طب سنتی و آیین های مذهبی مورد استفاده دارد
روغن حیوانی گی ( انگلیسی: Ghee؛ سانسکریت: Ghṛta ) یک نوع روغن حیوانی است و سرمنشا آن به هند باستان بازمی گردد. این روغن در آشپزی شبه قاره هند، آشپزی خاورمیانه، طب سنتی و آیین های مذهبی مورد استفاده دارد
زیتون Olive
نام علمی Olea europaea
نام علمی Olea europaea
یعنی خاص و با اراده
زی در زیتون گویشی از کلمه ghee است و به معنی روغن است و در عربی زیت هم به روغن گفته میشود پس زیتون میشود روغندار ، درخت روغنی
نوعی میوه گوشتی
این واژه نمی تواند عربی باشد و چون عرب ها درخت زیتون نداشتن ( عرب های زمان اسلام ) زیتون میوه مدیترانه ای است و مردم مدیترانه در زمان های گذشته عرب نبودند و عرب ها این واژه را از زبان های دیگر گرفته اند از جمله از زبان عبری، بهرحال این واژه عربی نیست
در پهلوی " زیت " نسک فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو.
زیتون انیس و مونس انجیر است
هر دو نافع و از میوهای بهشت هستند
کسی جلودارشون نیست وقتی بهم برسند و پشت به پشت هم بدن
درود بر خالق این دو و احسنت بر راهبر آنان
هر دو نافع و از میوهای بهشت هستند
کسی جلودارشون نیست وقتی بهم برسند و پشت به پشت هم بدن
درود بر خالق این دو و احسنت بر راهبر آنان
نماد صلح و دوستی
43 . در Yu yan tsa tsu1 درباره گیاهی بیگانه چنین آمده است: ’’زیستگاه درخت ts‛i - t‛un ( *dzi - tun، *zi - tun ) در سرزمین پو ـ سه ( ایران ) و نیز در سرزمین فو ـ لین ( سوریه ) واقع است. در زبان فو ـ لینی آن را ts‛i - t‛i 2 ( zi - ti و *dzi ) می نامند. بلندای این درخت به هفت تا ده متر می رسد. پوست درخت سبز و گلهــــــــــــــــــایش سفید رنگ و شبیــــــــــــــــــــه به بهار دارابی ( yu، Citrus grandis ) و بس خوشبوست. میــــــــــــوه اش که به می ماند yan - t‛ao ( Averrhoa carambola ) * در ماه پنجم سال می رسد. مردم سرزمینهای باختری افشره روغنی آن را برای سرخ کردن کلوچه و میوه به کار می برند، همان طور که در چین دانه های کنجد ( kü - šen ) 3 بکار است. "
... [مشاهده متن کامل]
هیرت4 درست دریافته است که ts‛i - t‛un آوانگاشت همان زیتون، zeitun فارسی است، که البته باید افزود این صورت از فارسی میانه است، و ts‛i - t‛i در زبان فو ـ لینی آوانگاشت زیتا، zaitā آرامی ( zayiθ عبری ) است. مراد همان درخت زیتون ( Olea Europoea ) 5 است. وام واژه فارسی از زبانی سامی است و تلفظ سامی متداول این نام *zeitu ( zeitun عربی ) است. جالب آنکه صورت فو ـ لینی این واژه به zet‛i در زبان گروزنیایی و آسی، jēt و dzēt ( ’’روغن زیتون‘‘ ) ، zeit ( ’’زیتون‘‘ ) ارمنی، و zait عربی6 نزدیکتر است تا به واژه آرامی. درخت زیتون که در نوشته های پهلوی آمده ( ص 193 ) در ایران و بلوچستان خودروست. اما ایرانیان ( و نیز ارمنیان ) به احتمال زیاد گونه بستانی آن را از سامیان گرفتند. زیتون بن از دیر باز در میانرودان شناخته بود: اجسام گلی به شکل دانه زیتون از عصر اوروکاگینا ( urukagina ) ، یکی از حکمرانان لاگاش ( Lagash ) پیش از حکمرانان سارگنی ( Sargonic ) هنوز موجود است. 7
شلیمر1 می گوید مردم منجیل، بین رشت و قزوین در ایران، Olea europaea را فراوان کشت می کنند که بسیارخوب است هرچند با روغنی بسیار بد و ناخوردنی[!]. اشپیگل پراکندگی جغرافیایی درخت زیتون در ایران را به خوبی نشان داده است. 2
فرهنگ نویسان فغفور کی ین ـ لون ( K‛ien - lun ) ( 95 ـ 1736 ) واژه ts‛i - t‛un را جاودانه کرده اند. این واژه در فرهنگ چهارزبانه، در بخش ’’میوه بیگانه ‘‘ آمده است. 3 در یکی از فرهنگها، صورتهای تبتّی و مغولی به ترتیب به این شـــکل آوانگاری شده اند: č‛i - tun siu ( آوانگاری tse ) و čitun jimin ؛ اما شگفت اینکه در زبان مانچویی واژه ulusun را برای زیتون می یابیم که گاربلنتس ( H. C. v. d. Gabelentz ) و زاخارف ( Sakharov ) به درستی توضیح داده اند. در فرهنگ مانچویی ـ چینی Ts‛in wen pu hui ، که به سال 1771 منتشر شد، ulusun به زبان چینی چنین تعریف شده: ’’ts‛i - t‛un میوه ای بیگانه است که از سرزمین پو ـ سه ( ایران ) خیزد. پوست درخت سبز و گلهای آن سفید و خوشبو است. میوه اش در ماه پنجم سال می رسد و از آن روغنی گیرند درخور سرخ کردن کلوچه. " این تعریف آشــــــــــــــــــکارا بر پایه متنی است که در Yu yan tsa tsu آمده. گویا واژه مانچویی ulusun ( - sun پایانه ای در زبان مانچویی است ) ساختی من درآوردی دارد بر مبنای oleum لاتین ( بر گرفته از elaion یونانی ) که احتمالاً بدست مبلغان یسوعی منتقل شده است.
ژاپنی ها زیتون را نمی شناختند؛ در گیاهشناسی امروزی ژاپن آن را oreifu می نامند که باز آفرینی همان ’’olive‘‘ زبان انگلیسی است. 1 گیاهشناسان ژاپنی بدون آگاهی از معنای ts‛i - tun نویسه های این واژه را ( که آن را ego - no - ki تلفظ می کنند ) برای نامیدن Styrax japonica بکار برده اند. 2
آنچه زیتون چینی نامیده می شود، kan - lan ، هیچ نسبتی با زیتون راستین منطقه باخترآسیا و مدیترانه ندارد، هر چند به ظاهر بســیار بدان ماند. 3 kan - lan نام Canarium album و C. pimela ازتیره Burseraceae ]بورسراسه[ است، حال آن که زیتون جزو تیره Oleaceae ]زیتونیان[ است. 1 ما چی ( Ma Či ) در گیاهنامه خود، K‛ai pao pen ts‛ao ( که در فاصله 968 - 976 میلادی نوشته ) پس از باز نمود kan - lan ، می گوید: ’’ نوع دیگری نیز هست که آن را Po - se kan - lan ( kan - lan ایرانی ) می شناسند و در یون ـ چو ( Yun čou ) می روید2 و در شکل و رنگ به kan - lan ماند ، جز اینکه مغز هسته آن دو پاره است و با ماده ای چون عسل که در آب خیساننند و خورند. " در Šan se čou či3 این گیاه از محصولات شان ـ سه چو ( Šan - se čou ) در کوان ـ سی شمرده شده است. ممکن است وسوسه شویم برابر نظر محتاطانه استوارت4 این درخت را زیتون حقیقی بدانیم، اما تا گیاهشناسان اثبات نکنند درخت زیتون براستی در کوان ـ سی می روید به پذیرشش تن نمی دهم. ناگفته نماند که دلایلی قوی علیه این گمان هست . اولاً Po - se kan - lan درختی است خودرو: کوچکترین سخنی مورد کشت آن یا اینکه آن را از ایران وارد چین کرده باشند در میان نیست. اگر این درخت را از ایران آورده بودند، بی چون و چرا آن را به صورت بستانی می یافتیم؛ و اگر این گیاه از ایران وارد چین شده، چرا باید کشت آن به چند منطقه انگشت شمار در کوان ـ سی محدود شود؟ لی شی ـ چن در این مورچیزی نمی گوید؛ جز اینکه fan lan ، گونه ای دیگر از Canarium است که در کوان ـ سی ( بدون ذکر ناحیه ) یافت می شود، نوعی از انواع Po - se Kan - lan است و همین نکته به روشنی نشان می دهد آن را گیاهی خودرو می داند. نویسندگان تانگ درباره ورود زیتون به چین خاموشند؛ با این همه، از باز نمود آن در کتاب Yu yan tsa tsu می توان دریافت این میوه در دوره تانگ از ایران به چین رفته است. شاید دادن نام Po - se kan - lan بخاطر شباهتش به میوه زیتون بوده است؛ به هر روی از این مسئله چیزی نمی دانیم. یک مورد خاص در منابع هست که نشان می دهد مراد از پو ـ سه ی ما چی ( Ma či ) پو ـ سه مالایا است ( ص ) ؛ ممکن است در اینجا نیز اشاره به همان باشد، اما در مورد این ارتباط نیز چیزی نمی دانیم.
ژولین1 تصریح می کند نویسنده چینی که وی اطلاعات خود را از او گرفته، درخت زیتون و میوه آن را وصف کرده، اما در ادامه می گوید که کاربرد آن بس اندک است . . .
... [مشاهده متن کامل]
هیرت4 درست دریافته است که ts‛i - t‛un آوانگاشت همان زیتون، zeitun فارسی است، که البته باید افزود این صورت از فارسی میانه است، و ts‛i - t‛i در زبان فو ـ لینی آوانگاشت زیتا، zaitā آرامی ( zayiθ عبری ) است. مراد همان درخت زیتون ( Olea Europoea ) 5 است. وام واژه فارسی از زبانی سامی است و تلفظ سامی متداول این نام *zeitu ( zeitun عربی ) است. جالب آنکه صورت فو ـ لینی این واژه به zet‛i در زبان گروزنیایی و آسی، jēt و dzēt ( ’’روغن زیتون‘‘ ) ، zeit ( ’’زیتون‘‘ ) ارمنی، و zait عربی6 نزدیکتر است تا به واژه آرامی. درخت زیتون که در نوشته های پهلوی آمده ( ص 193 ) در ایران و بلوچستان خودروست. اما ایرانیان ( و نیز ارمنیان ) به احتمال زیاد گونه بستانی آن را از سامیان گرفتند. زیتون بن از دیر باز در میانرودان شناخته بود: اجسام گلی به شکل دانه زیتون از عصر اوروکاگینا ( urukagina ) ، یکی از حکمرانان لاگاش ( Lagash ) پیش از حکمرانان سارگنی ( Sargonic ) هنوز موجود است. 7
شلیمر1 می گوید مردم منجیل، بین رشت و قزوین در ایران، Olea europaea را فراوان کشت می کنند که بسیارخوب است هرچند با روغنی بسیار بد و ناخوردنی[!]. اشپیگل پراکندگی جغرافیایی درخت زیتون در ایران را به خوبی نشان داده است. 2
فرهنگ نویسان فغفور کی ین ـ لون ( K‛ien - lun ) ( 95 ـ 1736 ) واژه ts‛i - t‛un را جاودانه کرده اند. این واژه در فرهنگ چهارزبانه، در بخش ’’میوه بیگانه ‘‘ آمده است. 3 در یکی از فرهنگها، صورتهای تبتّی و مغولی به ترتیب به این شـــکل آوانگاری شده اند: č‛i - tun siu ( آوانگاری tse ) و čitun jimin ؛ اما شگفت اینکه در زبان مانچویی واژه ulusun را برای زیتون می یابیم که گاربلنتس ( H. C. v. d. Gabelentz ) و زاخارف ( Sakharov ) به درستی توضیح داده اند. در فرهنگ مانچویی ـ چینی Ts‛in wen pu hui ، که به سال 1771 منتشر شد، ulusun به زبان چینی چنین تعریف شده: ’’ts‛i - t‛un میوه ای بیگانه است که از سرزمین پو ـ سه ( ایران ) خیزد. پوست درخت سبز و گلهای آن سفید و خوشبو است. میوه اش در ماه پنجم سال می رسد و از آن روغنی گیرند درخور سرخ کردن کلوچه. " این تعریف آشــــــــــــــــــکارا بر پایه متنی است که در Yu yan tsa tsu آمده. گویا واژه مانچویی ulusun ( - sun پایانه ای در زبان مانچویی است ) ساختی من درآوردی دارد بر مبنای oleum لاتین ( بر گرفته از elaion یونانی ) که احتمالاً بدست مبلغان یسوعی منتقل شده است.
ژاپنی ها زیتون را نمی شناختند؛ در گیاهشناسی امروزی ژاپن آن را oreifu می نامند که باز آفرینی همان ’’olive‘‘ زبان انگلیسی است. 1 گیاهشناسان ژاپنی بدون آگاهی از معنای ts‛i - tun نویسه های این واژه را ( که آن را ego - no - ki تلفظ می کنند ) برای نامیدن Styrax japonica بکار برده اند. 2
آنچه زیتون چینی نامیده می شود، kan - lan ، هیچ نسبتی با زیتون راستین منطقه باخترآسیا و مدیترانه ندارد، هر چند به ظاهر بســیار بدان ماند. 3 kan - lan نام Canarium album و C. pimela ازتیره Burseraceae ]بورسراسه[ است، حال آن که زیتون جزو تیره Oleaceae ]زیتونیان[ است. 1 ما چی ( Ma Či ) در گیاهنامه خود، K‛ai pao pen ts‛ao ( که در فاصله 968 - 976 میلادی نوشته ) پس از باز نمود kan - lan ، می گوید: ’’ نوع دیگری نیز هست که آن را Po - se kan - lan ( kan - lan ایرانی ) می شناسند و در یون ـ چو ( Yun čou ) می روید2 و در شکل و رنگ به kan - lan ماند ، جز اینکه مغز هسته آن دو پاره است و با ماده ای چون عسل که در آب خیساننند و خورند. " در Šan se čou či3 این گیاه از محصولات شان ـ سه چو ( Šan - se čou ) در کوان ـ سی شمرده شده است. ممکن است وسوسه شویم برابر نظر محتاطانه استوارت4 این درخت را زیتون حقیقی بدانیم، اما تا گیاهشناسان اثبات نکنند درخت زیتون براستی در کوان ـ سی می روید به پذیرشش تن نمی دهم. ناگفته نماند که دلایلی قوی علیه این گمان هست . اولاً Po - se kan - lan درختی است خودرو: کوچکترین سخنی مورد کشت آن یا اینکه آن را از ایران وارد چین کرده باشند در میان نیست. اگر این درخت را از ایران آورده بودند، بی چون و چرا آن را به صورت بستانی می یافتیم؛ و اگر این گیاه از ایران وارد چین شده، چرا باید کشت آن به چند منطقه انگشت شمار در کوان ـ سی محدود شود؟ لی شی ـ چن در این مورچیزی نمی گوید؛ جز اینکه fan lan ، گونه ای دیگر از Canarium است که در کوان ـ سی ( بدون ذکر ناحیه ) یافت می شود، نوعی از انواع Po - se Kan - lan است و همین نکته به روشنی نشان می دهد آن را گیاهی خودرو می داند. نویسندگان تانگ درباره ورود زیتون به چین خاموشند؛ با این همه، از باز نمود آن در کتاب Yu yan tsa tsu می توان دریافت این میوه در دوره تانگ از ایران به چین رفته است. شاید دادن نام Po - se kan - lan بخاطر شباهتش به میوه زیتون بوده است؛ به هر روی از این مسئله چیزی نمی دانیم. یک مورد خاص در منابع هست که نشان می دهد مراد از پو ـ سه ی ما چی ( Ma či ) پو ـ سه مالایا است ( ص ) ؛ ممکن است در اینجا نیز اشاره به همان باشد، اما در مورد این ارتباط نیز چیزی نمی دانیم.
ژولین1 تصریح می کند نویسنده چینی که وی اطلاعات خود را از او گرفته، درخت زیتون و میوه آن را وصف کرده، اما در ادامه می گوید که کاربرد آن بس اندک است . . .
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)