دیکشنری
مترجم
بپرس
زیبنده
/zibande/
becoming
condign
fit
graceful
gracious
natty
suitable
elegant
دنبال کنید
فارسی به انگلیسی
زیبنده بودن
become
مترادف ها
seemly
(صفت)
شایسته، خوش منظر، زیبنده
becoming
(صفت)
شایسته، مناسب، در خور، زیبنده، سازگار
پیشنهاد کاربران
سزاوار، شایسته.
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها