زیبا کردن


    beautify
    lard

مترادف ها

adorn (فعل)
اراستن، زیبا کردن، ارایش کردن، قشنگ کردن، ارایش دادن، زینت دادن، مزین ساختن، با زر و زیور اراستن

beautify (فعل)
زیبا کردن، ارایش دادن، قشنگ شدن

embellish (فعل)
زیبا کردن، ارایش کردن، ارایش دادن، زینت دادن، پیراستن

smarten up (فعل)
زیبا کردن

groom (فعل)
اراستن، زیبا کردن، تیمار کردن، داماد شدن

titivate (فعل)
اراستن، زیبا کردن، زیبا شدن

پیشنهاد کاربران

One of the ways to be loved is to die.
.
.
.
یکی از راه های عزیز شدن مرگه، بمیرید.
زیبایش
فقط اونجا که داری براش حرف میزنی یهو بوست میکنه میگه خب چی داشتی میگفتی

بپرس