زیادتی

/ziyAdati/

    excess
    overage
    plethora
    profusion
    redundancy
    superfluity
    surfeit

مترادف ها

excess (اسم)
فزونی، سرک، اضافه، زیادتی، مازاد، افراط، زیادی، بی اعتدالی

surplus (اسم)
اضافه، باقی مانده، زیادتی، مازاد، زیادی

residue (اسم)
ته نشین، باقی مانده، پس مانده، زیادتی، فضله، فضولات، پس ماند، قسمت باقی مانده، تفاله مانده

immoderation (اسم)
زیاده روی، زیادتی، بی اعتدالی

exceeding (صفت)
فاضل، مفرط، زیادتی

پیشنهاد کاربران

بیشتری
همتون اشتباه جواب دادین
میشه خیلی زیاد
فراوانی
زیادی فراوانی افزونی
مترادف زیادت: افزونی، بیشی، فراوانی
متضاد زیادت: قلت، کمی
زیاد از حد
کاهلی : تنبلی
ته دیگ
زیادی ، باقی مانده
مهرگان برگ ریزان
فراوان زیاد
زیاد بیشتر فراوان
مازاد
فراوان بیشتر زیاد
او توپ زیادتی داشت
اضافه. باقی مانده . زیادی
بیشتر فراوان
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)

بپرس