زوجه

/zowje/

    wife
    missis
    old lady
    squaw

فارسی به انگلیسی

زوجه پادشاه
consort

زوجه مانند
wifely

زوجه مسافرخانه چی
hostess

مترادف ها

spouse (اسم)
همسر، زوج، زوجه، عیال، زن یا شوهر

wife (اسم)
فراش، زن، خانم، زوجه، عیال

lady (اسم)
خانم، بانو، مادام، زوجه، رئیسه خانه

wedlock (اسم)
عروسی، زوجه، زناشویی، زفاف

پیشنهاد کاربران

عیال
معنی میشود همسر
این واژه تازى ( اربى ) است بجاى آن به ویژه در دانش حقوق سپارش مى شود واژه ناییریک Nairik ( پهلوى: بانو - خانم - زن شوهردار ) و مُتا Mota ( پهلوى: خانم ، بانو ) و مان پَتَک Manpatak ( زنى که رئیس خانه و خانواده است ) و مان پتینManpatin ( خانم خانه ، زن زندگى ) و شویبانوShuybanu
...
[مشاهده متن کامل]

( بانوى شوهر ) بهره بجویند.

بپرس