زوج

/zowj/

    couple
    dual
    duo
    even
    twin
    pair
    brace
    even number
    husband

مترادف ها

couple (اسم)
جفت، زوج، زن و شوهر، دوتا، نر و ماده

twin (اسم)
جفت، زوج، دوتا، توام، دوقلو، جوزا، همشکمان

even (اسم)
زوج، عدد زوج، اعداد جفت

conjunction (اسم)
اتصال، پیوستگی، عطف، اقتران، ربط، حرف ربط، ترکیب عطفی، حرف عطف، زوج

pair (اسم)
جفت، زوج، زن و شوهر، نر و ماده، هر چیز دوجرئی، جور کردن و شدن

spouse (اسم)
همسر، زوج، زوجه، عیال، زن یا شوهر

twain (اسم)
جفت، زوج، دوتا، توام، دوقلو، چند قلو

پیشنهاد کاربران

می توان از {دیدمَر} به جایِ {عدد زوج} بکار برد.
{دیدمر} از دو بخشِ {دید} و {مر} ساخته شده است. {دید} در زبان پارسی میانه به چَمِ {دو} و {مَر} هم برابرِ {عدد/حد/مقدار/کران} بوده است.
اگر سرباره ( =مبحث ) ِ ما ریاضی نبود، می توانیم از {جُفت/دوتایی/دوتاییک} بکار ببریم.
بِدرود!
واژه زوج
معادل ابجد 16
تعداد حروف 3
تلفظ zo[w]j
نقش دستوری صفت
ترکیب ( اسم ) [عربی: زَوج، جمع: ازواج]
مختصات ( زُ ) [ ع . ] ( اِ. )
آواشناسی zowj
الگوی تکیه S
شمارگان هجا 1
منبع فرهنگ فارسی معین
عبارت قرآنی به شکل منها زوجها در اصل و ریشه به شکل من ها زوج ها بوده است و به معنای زیر : خداوند متعال علمی ( و نه دینی ) من ها یا خودها و یا نفوس مجرد ( نه روح نه روان نه جان نه عقل نه جسم و نه چیز دیگری ) هرکدام از افراد انسانی چه زن و چه مرد ( منجمله نباتات و حیوانات ) را از نفس واحد و بیکران و بینهایت خویش بصورت زوجی یا جفتی آفریده است و نه از نفس آدم. لذا برخلاف بینش و باور کلیه مفسرین به اصطلاح برجسته ، نفس واحده یعنی نفس خود خداوند و نه آدم . هدف آفرینش افراد انسانی در نظام احسن و اشرف آفرینش مبدئی - ازلی - ابدی یا به بیانی دیگر آفرینش اولیه و بنیادین و یا آغازین همین واقعیت و طبیعت و کیهان در سطح کمال ایده آل خوبی و زیبایی با کمیت و کیفیت بهشت برین، در قدم اول زوجیت هر فرد انسانی در دو کالبد جدا از هم بصورت دو نیم زوج مردانه و زنانه یا مذکر و موئنث با خود و تجربه عشق خویشتن به روش غیر همجنس یا هترو بوده است بدون استعداد تولید مثل از طریق آمیزش جنسی . زیرا کلیه افراد انسانی بطور مطلقا همزمان و هم سن و در یک سن معتدل ملکوتی یا آسمانی و هرکدام در سطح کمال ایده آل خوبی و زیبایی و هنرمندی و دانایی و توانایی و در سرا های ملکوتی یا آسمانی پنتاگونی شکل یا پنج وجهی و از ابعاد فراوان و بیکران خداوند متعال و نه از عدم یا نیستی ، یک بار برای دائمیت و همیشگی و جاودانگی آفریده شده و از عشق و زندگی جاودانه برخوردار گردیده اند و نه برای فنا یافتن و یا نیست و ناپدید شدن. ما انسان ها بهمراه تار و پود کثیر و فراوان و گوناگون این طبیعت و کیهان در طول راه و سفر بسیار طولانی مقطعی و نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان بین دو حالت بهشت برین متوالی قرار داریم و همین حالا یعنی در لحظه جاودانه حال ( نوسانگر دوقطبی زمان و بیزمانی مطلق به عنوان عظیم ترین نیروی موجود در طبیعت و کیهان ) در بهشت و در پیشگاه خداوند می باشیم و هدف این سفر رجعت یا بازگشت به همان حالت بهشت برین اولیه و برخورداری مجدد یا دوباره از همان زندگی بسیار طولانی در سطح کمال ایده آل خوبی و زیبایی می باشد و نه با هدف رجعت یا بازگشت به درگاه اله یا اِلی ( دو نام خداوند به زبان آرامی بخصوص زبان مریم و یوسف و ایسا و آبا و اجداد آنان ) یا به درگاه یاهوَه یا یَهوَه ( نام خداوند به زبان عبری ) یا به پیشگاه الله ( نام آفریدگار کائنات یا خالق سماوات سبع و الارض و یا فقط نور سماوات و الارض و یا رب العالمین به زبان عربی ) و دادگاهی شدن و مورد استنطاق و مؤاخذه و بازپرسی و بازجوئی و ملامت و سرزنش قرار گرفتن و دریافت نامه اعمال به دستان چپ یا راست و سپس عبور از روی پل جینوت زرتشت یا صراط قوم آراب و هدایت و رهبری نوآه ( نوح ) و آبراهام ( ابراهیم ) و موسا ( موسی ) و ایسا ( عیسی ) و سرانجام محمّد و پیروان آنان به بهشت و برخورداری شان از زندگی جاودانه بهشتی بهمراه پاداش های فراوان ( از قبیل اهداء یا تقدیم حوریان زیبا به عنوان کنیز به خدمت حضرات سبیل و ریش و پشم و ریش دار و عمامه بر سر و عبا بر دوش و عصا و تسبیح در دست ) و محکوم نمودن بقیه افراد انسانی یعنی کلیه دگر اندیشان و دگر باوران به حیات خلد یا جاودانه جهنمی بهمراه عذاب های شدید و فراوان از قبیل سوختن دائمی پوست طوریکه همیشه ترمیم شود و توسط آتش سوزان جهنم به خاکستر تبدیل نشود.
...
[مشاهده متن کامل]

نتیجه کلی برای ما ایرانیان امروز و آینده:
دو داستان بنیادی و مشترک ادیان به اصطلاح توحیدی ابراهیمی یعنی یهودیت و مسیحیت و اسلام ؛ یکی آفرینش شش روزه جهان و دیگری بابا آدم و ننه حوای موسا و ایسا و محمّد، در مورد مبداء و شرح و توضیح چگونگی آفرینش جهان و انسان و موجودات غیر زنده و زنده نباتی و حیوانی دو افسانه کودکانه و تخیلی - توهمی بیش نبوده و نمی باشند و محتوای آن دو افسانک مطمئن و یقینن و بدون هیچگونه شک و تردیدی از طرف خداوند متعال و در قالب وحی به گوش سر سرایندگان آن ابلاغ نگردیده است.

زوج
زوج : زو - ج
زو = دو ( ۲ )
- ج = - گ
زوج ~ دوگ ، دوتا
زن و شوهر
واژه زوج که در عربی از روی آن زواج ( ازدواج ) ، تزویج و . . . را ساخته اند، واژه ای با ریشه ی یونانی است. این واژه با جوغ و یوغ و جفت پارسی دارای پیوندهای ریشه شناختی است.
بن مایه: فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی، حسن دوست
زوجزوج
کلمه زوج در مورد انسان به گفته راغب به معنای همسر است یعنی این کلمه در مورد هر دو قرین که یکی نر و دیگری ماده باشد استعمال می شود یعنی هم به نر زوج می گویند و هم به ماده و همچنین در غیر حیوانات یعنی در هر دو چیزی که جفت داشته باشد به کار می رود، مانند چکمه و دمپائی که به هر لنگه آن گفته می شود: این زوج آن دیگری است و نیز به هر چیزی که شبیه و نزدیک به دیگری و یا ضد دیگری است زوج گفته می شود، آنگاه راغب در ادامه سخنانش می گوید: زوجه واژه نامطلوبی است ، ( یعنی در لغت صحیح به زن نیز زوج گفته می شود نه زوجه ) .
...
[مشاهده متن کامل]

( ( کلمه ( زوج ) به معنای چیزیست که فرد نباشد، و بر مجموع هر دو امری که میانشان ازدواج است اطلاق می شود، همچنانکه بر یکی از آن دو نیز اطلاق می گردد، یعنی هم می توان گفت : ( هما زوج - آن دو زوجند ) و هم گفت ( هما زوجان - آن دو، دو زوجند ) ، و در بسیاری از موارد کلمه ( زوجان ) با کلمه ( اثنین ) تأکید می شود تا دلالت کند بر اینکه مقصود از آن ، دو عدد است نه چهار عدد، ( چون به یک حساب ، دو زوج ، چهار تا می شود ) ، همچنانکه در آیه مورد بحث ، این آمده . ) )
( ترجمه ی تفسیر المیزان )

couple
جفت، شوهر، شوی، مرد، مزدوج، همسر،
خیلی سادس وقتی دو نفر با هم شیپ میشن دختر / پسر میشه زوج
زوج در جمله به این معانی یافت می شود : همسر، جفت، چیزی از جنس خودش، همکیش ، همدل، هم نفس ، در واقع دو چیز که هم کفو هم باشد. و تنها به جنس نر و ماده اطلاق نمی شود.
زَوج کلمه ای عربی است که در زبان فارسی زُوْج تلفظ می شود و به معنای همسر، جفت بکار می رود.
even
twins
couple
duo
در پارسی " جفت " از ریشه اوستای " یوخت " به معنای دوگان.
یوختن = ازدواج کردن
یوزش = ازدواج
دفتر یوزش= دفتر ازدواج
قرین
این واژه تازى ( اربى ) ست و سپارش میگردد بجاى آن در معنا دوتایى از واژه هاى جوختJuxt ( پهلوى: زوج ، جفت ) ، دوآنDuan ( پهلوى: زوج ، مثنىٰ ) ، اِدْوات ( پهلوى: زوج ، جفت ، تثنیه ) ، دورینDurin : ( پهلوى: زوج ، جفت ) و در معناى شوهر بویژه در دانش حقوق از واژه هاى شوىShuy ( شوهر )
...
[مشاهده متن کامل]

، میرک - میره ( پهلوى:شوهر ) ، گاتارGatar ( پهلوى: شوهر ، مرد زندار ) ، گُشن ( نر ، شوهر ) بهره بجویند.

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)

بپرس