زوائد

/zavA~ed/

    superfluities
    additional things
    chaff
    fat

فارسی به انگلیسی

زوائد درون شکم جانور ذبح شده
offal

مترادف ها

excrement (اسم)
نجاست، پس مانده، مدفوع، زوائد، فضله، سگاله، عن

frill (اسم)
لذت، تزئینات، چین، حاشیه چین دار، پیرایه، افراط، زوائد، تجمل، چیز بیخود یا غیر ضروری

پیشنهاد کاربران

بپرس