زنگار

/zangAr/

    blemish
    patina
    patination
    rust
    verdigris

فارسی به انگلیسی

زنگار گرفته
rusty

زنگار مس
acetate of copper

زنگار یا زنگال
leggings

مترادف ها

blight (اسم)
زنگار، افت، عدم رشد، باد زدگی یا زنگ زدگی

rust (اسم)
زنگار، زنگ

patina (اسم)
زنگار، قاب، زنگ مفرغ، جرم سبز

legging (اسم)
زنگار، مچ پیچ، مچ پاپوش

verdigris (اسم)
زنگار، زنگار مس، زنگ مس

galligaskins (اسم)
زنگار، شلوار کوتاه، ساق پوش، شورت

patine (اسم)
زنگار، قاب، زنگ مفرغ، جرم سبز

پیشنهاد کاربران

علّامه مهدی بارانی
زنگار :
۱ ) رجوع شود به فرهنگ شریف دهخدا
۲ ) نام یکی از رنگهای اصیل پارسی است و همان زرد نه چندان تیره ایست که زیبایی آن هنوز چشم را جلا دهد.
زنگار = ز انگ آر = از انگ آر = انچه از انگ ( انگ/هنگ = جمع ) شدن چیزی بدست آید.
هنگ / انگ/ انج / هنج ( هنجار = قانون یا جامعه ( جمع ) = همگی نشان از جمع / اجتماع و مجموع دارند و در هنجار = قانون ( چیزی که جمع یا هنگ انرا بعنوان رفتار جمعی پسندیده ) / انگار = انگ ار = چیزی که در شما جمع می شود ( فکر و خیال و خیال همان خیل است و خیل با خیلی یا زیاد یا همان جمع و مجموع یافته یکسان است پس خیال و انگار یعنی جمع شده / انگ = جمع شده در انگشتر همان چیزیست که قابلیت جمع شوندگی دارد و گاها به چم اشاره نیز بکار رفته است مانند انگ که انرا اتهام گویند از این بابت که چیزهایی را بر پاد _ علیه ) کسی جمع آوری کردید و . . . . پس زنگار = انچه که از جمع شدن چیزی بدست آید که امروزه برای اکسید شدن که تراکنش موکول ها با یکدیگر است کاربرد دارد. و خود واژه زنگ نیز اشاره به همان تغییر حالت مولکولی در اجسام دارد.
...
[مشاهده متن کامل]

نگارش درست این واژه " ژنگار" است
زنگار ( زنجار ) : علی الاطلاق یعنی �استات مس پایه� به نقل از مقاله PDF درمان ویتیلیگو از دیدگاه طب سنتی ایرانی. [ضمنا همچنانکه در متن آبادیس اساره شد، این ماده دارای سمیت است! پس خوردن استات مس، به هیچ وجه مجاز نیست و فقط باید در موارد استاندار به شکل ضماد و مالشی بکار رود ].
الودگی و غبار
زنگار خورده: زنگ زده.
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۱۵۷ ) .
در ظروف بلور که زرد می شود وزیبا می شود گفت زنگار یعنی زر نگار
چون مثل زر میدرخشد
یکی از معانی "زنگار" یا "زنگال" اطلاق شدن آن در قدیم به مطربان دوره گرد کولی هست که گویا به معنای نجس باشد. ( نمایش در ایران - بیضایی، بهرام، نمایش های شادی آور، انتشارات روشنگران و مطالعات زنان )
سبزی که بر روی آینه و شمشیر نشیند
آلودگی و غبار، زنگ فلزات و آیینه
زَنگار
چَم ( معنی ) ؛نمایانگر ، نشان دهنده،
زنگار درونی هستی و فکر انسان
زنگار برونی ظاهر انسان
اکسیدمس
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس