بخش، ربع، محله، اقامت گاه، یک چهارم، چارک، برزن، مدت سه ماه، زنهار، چهارک، یک چارک
پیشنهاد کاربران
پرهیز کن
فرصت. فرجه
واژه ای هست برابر مبادا و نکنه و معنی هشدار دادن برای گذر از خط قرمز و خطر است بنظر میتونه حتی برابر پارسی همین واژهان تازی خطر هم باشه
زِنهار، زینهار! می توان به جای واژه فرانسوی: اولتیماتوم ( ultimatum ) از آن بهره برد! واژه اوستایی آن: زینو هاره ( zyno hare ) . در زمان باستان و به ویژه در شاهنامه فردوسی بزرگ: هنگامی که دو جنگجو با هم به پیکار می پرداختند و یکی کم می آورد و توانایی جنگیدن نداشت یا سلاح از دستش می افتاد، از هماورد ( رقیب ) خودش زِنهار ( زینهار ) می خواست تا بتواند یارایی ( توانایی ) اش را بدست آورد یا سلاح خود را دوباره به دست بگیرد! ... [مشاهده متن کامل]
امروزه این زِنهار ( زینهار ) در بازی گرگم به هوا و بازی های محلی هم به چشم می خورد: هنگامی که در تنگنا هستیم، از هماورد ( رقیب ) می خواهیم که از مخمصه به در بیام و به بازیکن روبرو ( هَمبازی ) می گوییم: "جاده خدا بده!" . زین: در اوستا: زَئینی ( zaini ) یا زی ( zī ) سلاح، سِپَر، جنگ افزار، تفنگ هار: هَره - پاییدن، مراقب، نگهداری، تیمار کردن، مواظبت، نظارت، توجه - فرجه، مهلت، فرصت، زمان دادن معنی: آرامش، آسایش، آسودگی، فَراغِ بال، امنیت، دل آرامی! - پشت و پناه، پشتیبان ( پشتیوان ) ، حامی، پاسدار، جانپاس - اولتیماتوم ( فرانسوی ) !، پیشنهاد پایانی ( واپسین پیشنهاد ) امان و مهلت دادن، فرجه دادن، فرصت گرفتن، جاده خدا دادن! - توجه کردن، آگاهی دادن، هوشیار کردن، روشن بینی، بیدار دلی ( در اوستا: بیدارانه ) ! اوستا: بخشی از بند 11 تیشتر یشت: yedhi - zī - mā mashyāka aoxtō - nāmana yasna "yazayanta" yatha anye yazatanghō aoxtō - nāmana yasna "yazinti" frā neruyō ashavaoyō معنی: کسی که هرگز نمی خوابد، "بیدارانه" از سِرِشت مزدا جانپاسی می کند. کسی که هرگز نمی خوابد، "بیدارانه" از آفرینش مزدای اَشا ( راستی ) نگهبانی می کند . پهلوی: اندرز اُوشنَر دانا، بند24: se tis drubušttar abāyēd dāštan ēk … ud dudīgar dōstīh ud sidīgar zēnhār معنی: سه چیز را استوارتر ( همیشه ) باید داشت ( پایید! ) یکی. . . و دودیگر دوستی ( عشق و مهربانی ) و سه دیگر زینهار ( امنیت و دل آرامی ) ( ( به گمان فراوان:" یکی" که خوانده نشده، همان" تندرستی" است! ) )
واژه ی پارسی " زنهار" را می توان به جای واژه های بیگانه ی [اولتیماتوم، ضرب الاجل] به کار برد. پارسی بگوییم، پارسی بنویسیم.
هنگام درنگ مهلت فرصت
معنی کلمه زنهار:بپرهیز، واژه ای است که برای آگاهی دادن و هشدار به کار میرود.
زنهار: هرگز
رنهارنگ، آگاه باش
آگاهی دادن و مراقب بودن
آگاهی دادن. امان
نهی کردن، باز داشتن
واژهی است اگاهی دادن و هشدار به کار میرود و معنی بعدی بپرهیز
Be careful
حواست باشه
واژه ای است که برای آگاهی دادن و هشدار به کار میرود, بپرهیز
زنهار = پناه ، امان
بپر هیز
- مواظب باش - امان و پناه
ای داد بیداد!
یلان=پهلوانان
اگاه باش
کلمه ای است که برای هشدار دادن به کار میرود . بپرهیز