زنخ : هفتی چانه تا زیر لب.
زنخ زدن : یاوه گویی ویا همان زر ردن و چانه زنی بی مورد.
زنخ بودن : بی معنی و پوچ و بی ارزش بودن و یا همان ادم بدرد نخور.
زنخخند: پوزخند کردن به مسخره ویا پوزخند بی مورد.
زنخ ریش: همون ریش بزی ولی پر تر و بلند تر که از زیر لب هم شروع بشه.
زنخ زدن : یاوه گویی ویا همان زر ردن و چانه زنی بی مورد.
زنخ بودن : بی معنی و پوچ و بی ارزش بودن و یا همان ادم بدرد نخور.
زنخخند: پوزخند کردن به مسخره ویا پوزخند بی مورد.
زنخ ریش: همون ریش بزی ولی پر تر و بلند تر که از زیر لب هم شروع بشه.
پوچ/ بی معنی/ گستاخ /وقیح/
چانه، ذقن، زنخدان، زر زر کردن
زنخ زدن = وراجی کردن