زنبق

/zanbaq/

    iris
    socket of a candlestick
    sconce
    lily

فارسی به انگلیسی

زنبق رشتی
white lily

زنبق زرد
day-lily, hemerocallis

زنبق سفید
orris

زنبق وحشی
flag

مترادف ها

lily (اسم)
سوسن سفید، زنبق، سوسن، زنبق رشتی

flag (اسم)
پرچم، بیرق، علم، سنگ فرش، زنبق، برگ شمشیری، جاده سنگ فرش، دم انبوه و پشمالوی سگ

gladiola (اسم)
زنبق، زنبقی ها، گلایول

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

زنبقزنبقزنبقزنبقزنبق
زنبق واژه ای است معرب که از واژه �زنبک� فارسی و به معنای سوسن یا لیلیوم گرفته شده
موگه، سوسن
سبد
زنبک، سوسن، فیلگوش
گلی درشت به رنگ های بنفش ، سفید، زرد است
فیلگوش
رازقیه

بپرس