زنبر ؛ زن برنده. آنکه برای دیگران زنان برد. دیوث. پاانداز. ( فرهنگ فارسی معین ) . کنایه از دیوث و مردی باشد که در محافل و مجالس قابل دفع کردن باشند. ( برهان ) . دیوث و جاکش. کسی که در محافل و مجالس لایق دفع کردن باشد. ( ناظم الاطباء ) .
- || شاهدباز را نیز گویند. ( برهان ) .
- || شاهدباز را نیز گویند. ( برهان ) .