زنار


    christian's or jew's girdle distinguishing him from a muslim
    christians or jews girdle distinguishing him from a moslem

پیشنهاد کاربران

زنار به سلسله رشته بافته شده از مو هم میشه گفت
اونجایی که استاد شهریار میگه:
آن سلسله زلف که زنار دلم بود
در گردنم آویز که دیوانه بمیرم
واقف لاهوری در دیوان خودش میگه که:
در عشق نه تسبیح و نه زُنار ضرور است
تاری به کف از طرّه ی دلدار ضرور است
فکر میکنم پیشنهاد دوستمان که گفتند کمربندی است مخصوص مسیحیان تا از مسلمانان تمییز داده شوند بسیار نزدیک بود
کمربند زرتشتیان و مسیحیان
زنّار در گذشته نماد کفر به حساب می آمد.
زنار
● زُنّار: ریسمان یا کمربند چرمین مخصوصی است که مسیحیان باید به کمر می بستند تا در سرزمینِ مسلمان نشینِ ایران، از مسلمانان مشخّص و ممتاز شوند.
زنار:
دکتر کزازی در مورد واژه ی " زنار " می نویسد : ( ( زنار به معنی کمربند است و از یونانی zōnarion برآمده است . چنان می نماید که " بستن کمر به زنّار خونین " پنداری شاعرانه نیست و یکی از آیینهای سوگ و رفتارهای ماتم است که در کنار آیین ها و رفتارهایی دیگر از این دست : سوختن سرای و سروها و برکندن گلستان و کندن موی و موییدن وبه هوی و خستن روی ، از آن سخن رفته است . ) )
...
[مشاهده متن کامل]

( ( همی سوخت باغ و همی خست روی /همی ریخت اشک و همی کند موی
میان را بزناز خونین ببست/فکند آتش اندر سرای نشست
گلستانش برکند و سروان بسوخت/به یکبارگی چشم شادی بدوخت ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 356. )

زنار قلم:منظوز از زُنّارِ قلم ، بندی است که در نیِ قلم وجود دارد
<< گاه بربنددت به تهمت تیغ
دستِ بهرام، چون قلم، زُنّار>>
معنی بیت: گاه ستاره ی بهرام به تهمت تیغ بر کمر ِتو می بندد.
( تازیانه های سلوک، نقد و تحلیل قصاید سنائی، دکتر شفیعی کدکنی، زمستان ۱۳۸۳، ص۳۶۳. )
کمربندی که غیرمسلمانان می بستندتاازمسلمانان شناخته شوند
زنّار ، بت
زنّار بستن ، بت پرستیدن
بت اینجا مظهر عشق است و وحدت
بود زنّار بستن عقد خدمت
شیخ محمود شبسترى

بپرس