زمینه

/zamine/

    background
    backdrop
    base
    bent
    domain
    field
    locale
    provinces
    ground(work)
    basis
    footing
    scene
    territory

فارسی به انگلیسی

زمینه استعداد شخص
bag

زمینه پژوهش
department

زمینه چیزی رافراهم کردن
to pave the way for something

زمینه چینی
strategy, setup

زمینه داستان
setting

زمینه دانش
discipline

زمینه دانش و فعالیت علمی
field

زمینه رویداد
setting

زمینه سازی
planning, laying plots, intrigue, machination

زمینه سازی کردن
contrive

زمینه سفید در نشان های اشرافی
argent

زمینه علاقهی شخص
bag

زمینه فعالیت
front

زمینه فیلم
setting

زمینه مهارت شخص
bag

زمینه کار
department

زمینه یاب
canvasser

زمینه یابی
canvass, investigation, survey

زمینه یابی مقدماتی
soundings

زمینه یابی کردن
canvass, sound

مترادف ها

base (اسم)
باز، ریشه، تکیه گاه، زمینه، پایه، پایگاه، اساس، بنیاد، مبنا، مرکز، شالوده، ته، بناء، ته ستون، صدای بم، عنصر

ground (اسم)
پا، سبب، زمین، خاک، میدان، زمینه، پایه، اساس، مستمسک، ملاک، کف دریا

tendency (اسم)
میل، تمایل، توجه، استعداد، گرایش، زمینه، علاقه مختصر

design (اسم)
قصد، خیال، زمینه، طرح، نقشه، تدبیر، طراح ریزی

basis (اسم)
ماخذ، زمینه، پایه، اساس، بنیاد، مبنا، بنیان، مستمسک

setting (اسم)
اهنگ، محیط، زمینه، موقعیت، نشاندن، قرار گاه، جای نگین، کار گذاری، وضع ظاهر

root (اسم)
ریشه، اصل، زمینه، پایه، اساس، بنیاد، عنصر، بن، بنیان، فرزند، اصول، سر چشمه، بنه

background (اسم)
ریشه، سابقه، زمینه، نهانگاه

terrain (اسم)
زمین، ناحیه، زمینه، نوع زمین

context (اسم)
زمینه، مفاد، متن

conspectus (اسم)
زمینه، اجمال

theme (اسم)
شاهد، ریشه، زمینه، انشاء، موضوع

sketch (اسم)
خلاصه، شرح، زمینه، طرح، ملخص، مسوده، انگاره، طرح اولیه، طراحی کلیات، طرح خلاصه، نقشه ساده، پیش نویس ازمایشی

groundwork (اسم)
زمینه، پایه، اساس

outline (اسم)
پیرامون، خلاصه، زمینه، طرح، رئوس مطالب، طرح کلی، شکل اجمالی

پیشنهاد کاربران

بسترها و زمینه ها دو مفهوم متفاوت هستند:
1. بسترها ( Platform ) : بسترها به معنای زیرساخت های فنی و فیزیکی هستند که برای اجرای یک سیستم یا برنامه استفاده می شوند. این بسترها شامل سخت افزار، نرم افزار و تکنولوژی های مورد استفاده در سیستم می شوند. به عنوان مثال، بسترهای مختلف شامل ویندوز، لینوکس، اندروید، iOS و غیره هستند.
...
[مشاهده متن کامل]

2. زمینه ها ( Domain ) : زمینه ها به معنای حوزه ها و صنایع مختلف هستند که یک سیستم یا برنامه در آن عمل می کند. به عنوان مثال، زمینه های مختلف شامل پزشکی، بانکداری، حمل و نقل، بازاریابی و غیره هستند.
بنابراین، تفاوت بین بسترها و زمینه ها این است که بسترها به زیرساخت های فنی و فیزیکی اشاره دارند که برای اجرای یک سیستم

جا، مکان
بستر
زمینه یک کار یا یک موضوع = the ground
علت ، پیش نیاز
مثلا می گویند درس بخوانی زمینه ی آن فراهم خواهد شد که قبول شوی در اینجا زمینه ی آن فراهم خواهد شد یعنی علت آن فراهم خواهد شد ، پیش نیاز آن فراهم خواهد شد
تِم، حیطه، شرایط
۱ - حیطه
۲ - شرایط
متن . . . تم . .
صحنه، پهنه، گستره
زمینه= area
In what area of work are you in?
در چه زمینه شغلی فعالیت دارید؟
نقشه
تم، متن، طرح، اساس، سابقه، شالوده، عرصه، نقشه، نمودار
زمینه:[ اصطلاح فرش بافی] بخشی است در میان فرش که گلها و اجزا طرح بر روی آن نقش بسته اند و اغلب در رنگهای لاکی، کرم و سرمه ای انتخاب می شود.

نوعی
پس زمینه
تم
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس