زمهریر

/zamharir/

    intense cold

پیشنهاد کاربران

زم ( Zam ) به چم سرما و هَریر ( Harir ) همریشه با ( Hard ) زبان انگلیسی از واژگان پارسی اند. پس واژه ی زَمهَریر ، پارسی است نه تازی.
زَم زَم یعنی خنک خنک. زمین یعنی خاک سرد. زمستان یعنی سرمای فصل. زمان هم که حرارتی در اون نیست. زمهریر هم یعنی هُرم سرما.
در زبان روسی به زمستان " زیما" می گویند. به نظر میرسد واژه های" زمستان"، " زمهریر"، و " زیما" همگی ریشه مشترک دارند.
زمهریر از ماده زمهر به معنی شدت سرما ، یا شدت غضب ، یا سرخ شدن چشم بر اثر خشم ، می باشد .
در زبان ترکی به آن زُنپور گفته می شود . "قشین زنپورنده " یعنی در سرمای شدید زمستان.
واژه زمهریر ریشه ایی ایرانی داردیا عربی ؟اگرایرانیست چرادرقرآن آمده ؟اگر عربیست برچه وزنی میباشد ؟
شجام. [ ش َ ] ( اِ ) سجام. سرمای سختی باشد که درختان را بخشکاند. ( برهان ) . سرمای سخت بود. ( فرهنگ نظام ) ( لغت فرس اسدی ) . شخته. سرمازدگی. سرمای سخت بود که درختان را خشک گرداند. ( اوبهی ) . شجد. شجن. سرمای سخت. ( فرهنگ جهانگیری ) :
...
[مشاهده متن کامل]

سپاهی که نوروز گرد آورید
همه نیست کردش ز ناگه شجام.
دقیقی.
سپاهی که نوروز گرد آورید
شجامش به یک دم فروخوابنید.
فردوسی.
- شجام زدگی ؛ یخ زدگی. سرمازدگی. سرماخوردگی.
- شجام زدن کسی را ؛ سرما زدن او را. ( از فرهنگ اسدی چ پاول هورن ) .

صمیم
|| سرمای سخت. ( منتهی الارب ) .
از زخم گام باره ٔ تو در صمیم دی
بر کوه لاله رسته و بر دشت ضیمران.
مسعود سعد
زمهریر:سرمای شدید.
برای یادسپاری بهتر می توان از شیوه هایی چون تقسیم واژه به کلمات کوچکتر و در صورت لزوم ایجاد تغییر در جهت معنادار شدن، سپس داستان سازی و در نهایت تجسم صحنه های داستان در ذهن استفاده نمود مثال:زمهریر، تقسیم و تغییر: زم زم و حریر ( پارچه ی نازک خنک ) ، اما چکیده داستان: لباس حریر بر تن حاجی بیت الله الحرام و خیس کردن آن با آب زم زم باعث یک سرمای شدید در حاجی می شود که قابل وصف نیست.
...
[مشاهده متن کامل]

بنام خدا
با سلام، به معنی جایگاه بسیار سرد در عالم غیب.
زمهریر: سرمای بسیارسخت ومکان خیلی سرد
زمهریر
زمهریر. [ زَ هََ ] ( ع اِ ) سختی سرما. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( آنندراج ) . سرمای بسیار سخت و شدت سرما. ( فرهنگ فارسی معین ) . سرمای سخت . ( غیاث ) ( شرفنامه ٔ منیری ) ( دهار ) ( ترجمان القرآن ) ( السامی فی الاسامی ) . سرمای سخت . برودت عظیم . باد سرد. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا )
...
[مشاهده متن کامل]

بدان رستخیز و دم زمهریر
خروش یلان بود و باران تیر.
فردوسی .
تو باشی به بیچارگی دستگیر
توانا ابر آتش وزمهریر.
فردوسی .

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس