hard (صفت)
خسیس، سفت، ژرف، سخت، دشوار، سخت گیر، فربه، زمخت، قوی، شدید، سنگین، پینه خورده، مشکل، معضل، نامطبوع، پرصلابت، قسی
raucous (صفت)
ناهنجار، خشن، زمخت، خیلی نامرتب
rough (صفت)
ناهنجار، درشت، خشن، سترگ، زمخت، زبر، نا هموار، حدسی
coarse (صفت)
ناهنجار، درشت، بی ادب، خشن، زمخت، غلیظ، زبر
gross (صفت)
زشت، درشت، بزرگ، انبوه، وحشی، بی تربیت، ستبر، زمخت، شرم اور
rude (صفت)
زشت، تجاوز به عصمت، جسور، ابدار، گستاخ، بی ادب، خشن، زمخت، غلیظ، خشن در رفتار، نا هموار، خام، غیر متمدن
tough (صفت)
سفت، سخت، محکم، شق، دشوار، بادوام، خشن، زمخت، شدید، سر سخت، با اسطقس، پی مانند
incult (صفت)
ناهنجار، بایر، زمخت، کشت نشده، نتراشیده
rugged (صفت)
سخت، تنومند، زمخت، شدید، نیرومند، نا هموار، پیچ و تابدار، بی تمدن
impolite (صفت)
بی ادب، بی تربیت، خشن، زمخت، غیر متمدن
churlish (صفت)
بی تربیت، خشن، زمخت، خشن و رذل
blowsy (صفت)
خشن، سرخ روی، سرخ گونه، زمخت
blowzy (صفت)
خشن، سرخ روی، سرخ گونه، زمخت، شلخته
crude (صفت)
زمخت، خام، ناپخته
clumsy (صفت)
زمخت، بدترکیب، خام دست، ناازموده
heavyset (صفت)
کلفت، زمخت، چهارشانه، جامد، کلفت و کوتاه، سخته
hoarse (صفت)
خفه، خشن، زمخت، گرفته، خشن و ضعیف، خیلی نامرتب، خرخری
crass (صفت)
درشت، کودن، زمخت