timer
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
زمان سنج، کرونومتر، گاه شمار، وقتنگار، گاه نگار
زمان سنج، ساعت، کسی که وقت را نگه میدارد
زمان سنج، ساعت، تپش زمان سنجی
زمان سنج، گاه شمار، لحظه شمار
پیشنهاد کاربران
تایمر، کرونومتر
زمان سنج . [ ز َ ن ْ س َ ] از به هم چسبیدن دو واژه ی زمان + سنج ساخته شده است. برابر پارسی واژه ی کرُنومِتر ( Chronometer ) می باشد، همچنانکه واژه ی کرُنومِتر از به هم چسبیدن دو واژه ی زیر ساخته شده است:
... [مشاهده متن کامل]
کرُنو Chrono ( لاتین ) از واژه ی خرونیکوس Khronikos یونانی به چَم زمان، هنگام، گاه
متر meter ( انگلیسی ) از واژه ی فرانسوی mètre که این واژه نیز از واژه ی یونانی metron به چَم سنجیدن و یا اندازه گرفتن ، گرفته شده است.
... [مشاهده متن کامل]
کرُنو Chrono ( لاتین ) از واژه ی خرونیکوس Khronikos یونانی به چَم زمان، هنگام، گاه
متر meter ( انگلیسی ) از واژه ی فرانسوی mètre که این واژه نیز از واژه ی یونانی metron به چَم سنجیدن و یا اندازه گرفتن ، گرفته شده است.