زفت

/zaft/

    niggard
    tightfisted
    gum
    plaster
    cheeseparing
    mean
    miser
    miserly
    niggardly
    pitch

فارسی به انگلیسی

زفت انداختن
plaster

زفت رومی
asphalt, jews-pitch

پیشنهاد کاربران

شدید
قوی
سخت
خشن
جان ابراهیم از آن انوار زفت
بی حذر در شعله های نار رفت
✏ �مولانا�
خسیس
حسود
تو لهجه ی ما تو نیشابور به مایع غلیظ میگن زفت .
( آبگوشت خیلی زفت روفته یک کم او برز د مونش )
آبگوشت خیلی غلیظ شده یک کم آب بریز توش
زَفت، نگهداری، پَهریاری، نگه داشتن، برداشتن به گونه رکورد و ضبط سدا ( صدا ) و کارکرد این واژه در بختیاری بستگی به کاربرد در جمله دارد همچنان نیز امانت نگه داشتن. زفتس کن=نگهداریش کن، زفتس کن، سدایش را ضبظ کن، زفتس کرد=پهریاری و نگهداریش کردو. . .
زَفت=نگهداری، پَهریاری، نگهداشتن، نگهداری، برداشتن و به سخنی رکورد کردن و . . . .
ضبط : واژه ی ضبط در لغتنامه سغدی به شکل چبت čbt به معنای دزدیدن ( انگلیسی to steal ) ثبت شده است. از واژه چبت سغدی در فارسی واژه ی زپت به معنای ربودن به دست آمده که با واژگان چپاول و چپو که معنای آنها نیز دزدیدن است. همریشه می باشد . واژه ی زپت پس از وارد شده به زبان عربی به ریخت ضبط تغییر یافته است .
...
[مشاهده متن کامل]

( مقدمه ای بر لغات مانوی و سغدی ، تالیف پردوس اوکتور. )

جدیدا" بااین نام چند دارو وشربت وکرم به عنوان مرحم یا درمان درد در طب سنتی موجود است. سایرمعانی دیکشنریها هم صحیح میباشد.

بپرس