yellow, yolk
فارسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
زرده شعاع: زردی نور.
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۳۹۷ ) .
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۳۹۷ ) .
زرده :در معنی زرده ی تخم مرغ، زرده در پهلوی زرتگ zartag بوده است .
( ( خورش زردهٔ خایه دادش نخست
بدان، داشتش یک زمان تندرست ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 281. )
( ( خورش زردهٔ خایه دادش نخست
بدان، داشتش یک زمان تندرست ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 281. )
زرده ( zarda ) : [ اصطلاح چوپانی ] الاغ زرد.