زراندود

/zarandud/

    overlaid with gold
    gilded
    gilt

فارسی به انگلیسی

زراندود سازی
gilding

زراندود گر
gilder

زراندود کردن
gild, to plate or overlay with gold, to gild

مترادف ها

gilt (اسم)
زراندود، اب طلا کاری

پیشنهاد کاربران

به زرکرده ؛ به زراندوده : المذهّب ؛ به زرکرده. ( مهذب الاسماء ) .
- || ساخته از زر :
صد اشتر ز گنج و درم کرد بار[ قیصر روم ]
ز دینار پنجه ز بهر نثار
به مریم فرستاد و چندی گهر
یکی نغز طاووس کرده به زر.
آب زر داده شده، از طلا تشکیل شده.
گ - ظمظ ثح
مذهب

بپرس