دیکشنری
مترجم
بپرس
زد و خورد کردن
fight
skirmish
to fight
to skirmish
دنبال کنید
فارسی به انگلیسی
زد و خورد کردن با سر و صدا
brawl
مترادف ها
skirmish
(فعل)
زد و خورد کردن
pickeer
(فعل)
جاسوسی کردن، لاس زدن، زد و خورد کردن
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها