زد و خورد کردن


    fight
skirmish

    to fight
    to skirmish

فارسی به انگلیسی

زد و خورد کردن با سر و صدا
brawl

مترادف ها

skirmish (فعل)
زد و خورد کردن

pickeer (فعل)
جاسوسی کردن، لاس زدن، زد و خورد کردن

پیشنهاد کاربران

بپرس