زخم

/zaxm/

    wound
    ulcer
    sore
    ulcerous
    gall
    hurt
    injury
    laceration
    lesion
    scratch
    ulceration

فارسی به انگلیسی

زخم ابله
pock

زخم اکله
lupus

زخم بردار
vulnerable

زخم بستر
bedsore

زخم بند
bandage, dresser, dresser(of wounds), dressing

زخم بندی
dressing, dressing(of wounds)

زخم بندی کردن
dress

زخم چاقو
stab

زخم خوردن یا زخم برداشتن
to be wounded

زخم خورده
wounded

زخم دار
ulcerous

زخم دار کردن
ulcerate

زخم در اثر فرو کردن
stab

زخم رختخواب
bedsore, decubitus ulcer

زخم زبان
acrimony, diatribe, a blow with a word, cut, tongue-lashing

زخم زبان دار
biting, snappish, snappy

زخم زبان زدن
blister, cut, lash, tongue-lash

زخم زبان زدن به شوهر
henpeck

زخم زدن
inflict, infliction, gash, traumatize, wound

زخم زین بر پشت اسب
saddle sore

مترادف ها

sore (اسم)
ریش، جای زخم، زخم، جراحت، دلریش کننده

ulcer (اسم)
ریش، زخم، زخم معده، قرحه

gash (اسم)
لاف، بریدگی، جای زخم در صورت، زخم

lesion (اسم)
غبن، خسارت، اسیب، زخم، جراحت

trauma (اسم)
ضغطه، اسیب، زخم، ضربه روحی روان اسیب، روان زخم

scotch (اسم)
خراش، چاک، اسکاتلندی، زخم، نوار چسب اسکاچ

wound (اسم)
خستگی، ضرر، زخم، جراحت، جریحه

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
زخمزخمزخمزخم
منبع عکس. فرهنگ عمید یا فرهنگ فارسی
زخمزخمزخمزخمزخم
زخم ( به تلوگویی: Gaayam ) فیلمی محصول سال ۱۹۹۳ و به کارگردانی رام گوپال وارما است. در این فیلم بازیگرانی همچون جاگاپاتی ببو، رواتهی، اورمیلا ماتوندکار و کوتا سرینیواسا راو ایفای نقش کرده اند.
زخم
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/زخم_(فیلم_۱۹۹۳)
زخم یک مجموعه تلویزیونی محصول سال ۱۳۹۳ به کارگردانی مسعود آب پرور، و تهیه کنندگی محسن علی اکبری است که از شبکه سه پخش شد. این سریال به کارگردانی"مسعود آب پرور از شبکه سه سیما پخش شد این مجموعه به موضوع بانوان مشاور حاضر در کلانتری در قالب داستان هایی متنوع پرداخته است.
...
[مشاهده متن کامل]

محوریت اصلی داستان، زنانی است که به عنوان مشاور در نیروی انتظامی مشغول به کار هستند. داستان این سریال دربارهٔ سروان الهام پویا با بازی اوتادی است که دانش آموخته روانشناسی و فارغ التحصیل دانشکده افسری بوده و به عنوان مشاور و مددکار در کلانتری ۱۳۲ مشغول به کار می شود. او که به خاطر انتخاب چنین شغلی به شدت با پدرش دچار مشکل است، حالا در مواجهه با چالش های اجتماعی درگیر معضلات و مشکلات بزرگتری می شود …
• برزو ارجمند در نقش سروان سیاوش شکیبا
• لیلا اوتادی در نقش سروان الهام پویا
• همایون ارشادی در نقش مهدی پویا، پدر الهام
• امیر نوری در نقش قدرت الله میرزایی
• مهرداد ضیایی در نقش جلال
• امیررضا دلاوری در نقش هومن، پسر عموی الهام
• محمد صادقی در نقش سرهنگ آرش پدرام
• جمشید جهان زاده در نقش کمال
• فقیهه سلطانی در نقش نرگس، مادر امیر
• فرزانه نشاط خواه در نقش ناهید
• سینا محمدی فر در نقش امیر گربه
• سینا نجات نعمت در نقش نگهبان
• روژان تقی زاده در نقش دختر فال فروش
• مهدیس قنبری در نقش دختر گل فروش
• میثاق جمشیدی در نقش شهرام
• غلامرضا مظفری در نقش افسر مترو
• انوشیروان ارجمند در نقش عبدالله درویشی
• امیرحسین آرمان در نقش مازیار
• هانیه غلامی در نقش شراره

زخم
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/زخم_(مجموعه_تلویزیونی)
scab
به اون پوسته ای که روی زخم ایجاد میشه میشه
واژه زخم
معادل ابجد 647
تعداد حروف 3
تلفظ zaxm
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [پهلوی: zahm]
مختصات ( زَ ) [ په . ] ( اِ. )
آواشناسی zaxm
الگوی تکیه S
شمارگان هجا 1
منبع واژگان مترادف و متضاد
درد زخمها را همیشه حس میکنم وفراموشش نمیکنم؛ چون زنده ام!
زخم در زبان فاخر لکی زام یا زیَم و در کُردی بریندار
یعنی فعل دستوری بزخم معنی میده؟
یکی جواب میده
خط تیغ. [ خ َطْ طِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) خطی که تیغ ایجاد کند. زخم :
می کرد حباب دل دشمن خط تیغت
هر نقطه از آن قابل تقسیم برآمد.
ظهوری ( از آنندراج ) .
زدن ، وارد آورد ضربه بر هر چیزی که ایجاد صدا یا تغییری گردد
زخم کوس : بر طبل کوبیدن
زخم زبان : ضربه و دردی که حرف بر روان وارد میکنند که ایجاد درد وخشم و اعتراض میکند
چو این کرده شد ، ماکیان و خروس
کجا ، بر خروشد، گَهِ زخمِ کوس
فردوسی ، پادشاهی تهمورس
:
دکتر کزازی در مورد واژه ی " " می نویسد : ( ( زخم در شاهنامه ویژگی سبکی است و در معنی کوبه و ضربه به کار رفته است. این معنا و کاربرد زخم هنوز در واژه زخمه به معنی مضراب بازمانده است. "زخم" در پهلوی با همین ریخت ، نیز با ریخت زهم zahm به کار می رفته است. ) )
...
[مشاهده متن کامل]

( ( چو این کرده شد ماکیان و خروس
کجا بر خروشد گه زخم کوس ) )
زخم زدن: ضربه زدن.
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۷۰ ) .
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 255. )

ریش
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)