زبان دراز


    abusive
    insolent
    abusive(ness)
    lippy

مترادف ها

abusive (صفت)
نامربوط، تهمت، دشنام، فحاش، بدزبان، زبان دراز، توهین آمیز، تجاوز به عصمت، تعدی، قابل استفاده، پر توپ و تشر

randy (صفت)
زبان دراز، سرکش، بی تربیت، خشن، شهوانی، افسار گیسخته، گدای سمج و بی ادب

پیشنهاد کاربران

زبان دراز: [عامیانه، کنایه ] بی ادب، گستاخ، کسی که با گستاخی خارج از حد خود سخن بگوید.
زبان دراز ترجمه تحت الفظی " دئلی اُزون " ترکی می باشد .
بی ترببت
گستاخ

بپرس