بی معنی، بی صدا، کند ذهن، گنگ، لال، بی کله، زبان بسته
مترادف ها
پیشنهاد کاربران
زبان بسته ترکیبی است کنایی که به مظلومیت یک فرد یا کودک معصوم و نابالغ و یا فردی که مورد ظلم و ستمی قرار گرفته ، اشاره دارد . این واژه در محاوره ی عمومی برای بیان همدردی و دلسوزی با انسانی که حق وی ضایع شده یا آسیبی به او رسیده به کار می رود.
دهن دوخته. [دَ هََ ت َ / ت ِ ] ( ن مف مرکب ) که دهان از گفتن بربندد. دهان بسته. زبان بسته. خاموشی گزیده :
کم سخنی دید دهن دوخته
چشم و زبانی ادب آموخته.
نظامی.
کم سخنی دید دهن دوخته
چشم و زبانی ادب آموخته.
نظامی.