ادعاها ریشه در ناآگاهی و تحریف دارند. اجازه بدهید مستند و علمی بررسی کنیم.
- - -
۱. واژه �زای�
در فارسی �زای� به صورت فعل �زاییدن� ( = تولد دادن ) و �زای� ( = مولد، زاینده ) وجود دارد.
... [مشاهده متن کامل]
ریشه این واژه در فارسی میانه و اوستایی روشن است:
اوستایی: zaēta - ( = زاییده، تولد یافته )
فارسی میانه: zāy - ( = زادن )
بنابراین این واژه ریشه مستقیم در زبان های ایرانی باستان دارد و هیچ ارتباطی با ترکی ندارد.
ترکی آغوزی یا اوغوزی واژه ای مشابه برای �زاییدن� ندارد که بتوان گفت فارسی از آن وام گرفته است. در ترکی واژه های �دوغماق� ( زاییدن ) و �دوغوم� ( تولد ) استفاده می شود.
📚 منبع:
Bartholomae, Altiranisches W�rterbuch ( 1904 ) , s. v. zaēta -
MacKenzie, A Concise Pahlavi Dictionary ( 1971 ) , p. 96
- - -
۲. واژه �بغض�
در فارسی �بُغض� به معنای دشمنی و کینه است.
ریشه آن کاملاً عربی است:
عربی: بُغْض ( از ریشه ب غ ض = دشمن داشتن، ضد حُبّ ) .
در قرآن هم آمده است: بُغْضًا بَیْنَکُمْ ( بقره: ۹۰ ) .
بنابراین �بغض� اصلاً وام واژه است، نه ایرانی و نه ترکی.
- - -
۳. ادعای ارتباط �بغض� با �بغاض = گلو� در ترکی
در ترکی واژه ی �بوغاز� ( boğaz ) به معنی �گلو، تنگه� وجود دارد.
اما این واژه هیچ ارتباطی با �بغض� عربی ندارد:
�بوغاز� از ریشه ی ترکی boğ - ( خفه کردن، فشار دادن ) است.
�بغض� از ریشه عربی بغض ( دشمنی، ضد محبت ) .
تنها شباهت آوایی ( boghaz / boghz ) وجود دارد، ولی ریشه و معنا کاملاً متفاوت اند.
شباهت صوری دلیل وام گیری نیست، این خطای کلاسیک etymological fallacy است.
📚 منبع:
Doerfer, T�rkische und mongolische Elemente im Neupersischen ( 1963–75 ) , Bd. I
Wehr, Arabic Dictionary ( 1979 ) , s. v. baġḍ
Clauson, An Etymological Dictionary of Pre - Thirteenth - Century Turkish ( 1972 ) , s. v. boğ -
- - -
۴. جمع بندی
�زای� واژه ای ایرانی و اوستایی ست، هیچ ریشه ترکی ندارد.
�بغض� واژه ای عربی ست، از قرآن وارد فارسی شده.
�بوغاز� ترکی فقط از نظر صدا شبیه �بغض� است، اما معنا و ریشه اش فرق دارد.
پس این ادعا که �صدها واژه از ترکی به فارسی رفته با تغییر فتحه و ضمه� ساخته شده، جعلی و غیرعلمی است.
- - -
- - -
۱. واژه �زای�
در فارسی �زای� به صورت فعل �زاییدن� ( = تولد دادن ) و �زای� ( = مولد، زاینده ) وجود دارد.
... [مشاهده متن کامل]
ریشه این واژه در فارسی میانه و اوستایی روشن است:
اوستایی: zaēta - ( = زاییده، تولد یافته )
فارسی میانه: zāy - ( = زادن )
بنابراین این واژه ریشه مستقیم در زبان های ایرانی باستان دارد و هیچ ارتباطی با ترکی ندارد.
ترکی آغوزی یا اوغوزی واژه ای مشابه برای �زاییدن� ندارد که بتوان گفت فارسی از آن وام گرفته است. در ترکی واژه های �دوغماق� ( زاییدن ) و �دوغوم� ( تولد ) استفاده می شود.
📚 منبع:
Bartholomae, Altiranisches W�rterbuch ( 1904 ) , s. v. zaēta -
- - -
۲. واژه �بغض�
در فارسی �بُغض� به معنای دشمنی و کینه است.
ریشه آن کاملاً عربی است:
عربی: بُغْض ( از ریشه ب غ ض = دشمن داشتن، ضد حُبّ ) .
در قرآن هم آمده است: بُغْضًا بَیْنَکُمْ ( بقره: ۹۰ ) .
بنابراین �بغض� اصلاً وام واژه است، نه ایرانی و نه ترکی.
- - -
۳. ادعای ارتباط �بغض� با �بغاض = گلو� در ترکی
در ترکی واژه ی �بوغاز� ( boğaz ) به معنی �گلو، تنگه� وجود دارد.
اما این واژه هیچ ارتباطی با �بغض� عربی ندارد:
�بوغاز� از ریشه ی ترکی boğ - ( خفه کردن، فشار دادن ) است.
�بغض� از ریشه عربی بغض ( دشمنی، ضد محبت ) .
تنها شباهت آوایی ( boghaz / boghz ) وجود دارد، ولی ریشه و معنا کاملاً متفاوت اند.
شباهت صوری دلیل وام گیری نیست، این خطای کلاسیک etymological fallacy است.
📚 منبع:
Wehr, Arabic Dictionary ( 1979 ) , s. v. baġḍ
Clauson, An Etymological Dictionary of Pre - Thirteenth - Century Turkish ( 1972 ) , s. v. boğ -
- - -
۴. جمع بندی
�زای� واژه ای ایرانی و اوستایی ست، هیچ ریشه ترکی ندارد.
�بغض� واژه ای عربی ست، از قرآن وارد فارسی شده.
�بوغاز� ترکی فقط از نظر صدا شبیه �بغض� است، اما معنا و ریشه اش فرق دارد.
پس این ادعا که �صدها واژه از ترکی به فارسی رفته با تغییر فتحه و ضمه� ساخته شده، جعلی و غیرعلمی است.
- - -
ژن.
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
... [مشاهده متن کامل]
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹
در جواب به کسانی که فقط خودش رو گول می زنند و حرف های بدون سند و مدرک می زدند با این حرف خودتان خار و بی ارزش می کنید بس کنید هر کسی به من و خانواده من توهین حرمزاده بی ناموس بی رگ و ریشه سیم کش و جاکش و خودش و جد آبادش هست اگر توهین کند
جواب شما ها
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
▪️انسان کور را می توان درمان کرد اما نادان متعصب را هرگز. . . !
تعصب کور کورانه انسان بینا را کودن می کند. تعصب یک امر اشتباه است، حال فرقی نمی کند که این تعصب نسبت به دین، مذهب، نژاد، قوم، رنگ و حتی فردی باشد. تعصب، تعصب نام دارد. انسان متعصب برای مخفی کردن ضعف اجتماعی خود همواره در حال فرافکنی، تهمت، افترا، دروغ پردازی و جعل سازی نسبت به منتقدان خویش است.
غافل از اینکه برجسته ترین راه شناخت یک انسان بزرگ، اعتراف شجاعانه او به اشتباهات گذشته ی خویش است. از تعصب بپرهیزیم؛ تعصب، بیجا و بجا ندارد. تعصب، تعصب است. هر کس به وسعت تفکرش آزاد است. . . !
✍کریستوفر هیچنز
... [مشاهده متن کامل]
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹
در جواب به کسانی که فقط خودش رو گول می زنند و حرف های بدون سند و مدرک می زدند با این حرف خودتان خار و بی ارزش می کنید بس کنید هر کسی به من و خانواده من توهین حرمزاده بی ناموس بی رگ و ریشه سیم کش و جاکش و خودش و جد آبادش هست اگر توهین کند
جواب شما ها
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
▪️انسان کور را می توان درمان کرد اما نادان متعصب را هرگز. . . !
تعصب کور کورانه انسان بینا را کودن می کند. تعصب یک امر اشتباه است، حال فرقی نمی کند که این تعصب نسبت به دین، مذهب، نژاد، قوم، رنگ و حتی فردی باشد. تعصب، تعصب نام دارد. انسان متعصب برای مخفی کردن ضعف اجتماعی خود همواره در حال فرافکنی، تهمت، افترا، دروغ پردازی و جعل سازی نسبت به منتقدان خویش است.
غافل از اینکه برجسته ترین راه شناخت یک انسان بزرگ، اعتراف شجاعانه او به اشتباهات گذشته ی خویش است. از تعصب بپرهیزیم؛ تعصب، بیجا و بجا ندارد. تعصب، تعصب است. هر کس به وسعت تفکرش آزاد است. . . !
✍کریستوفر هیچنز
زایه این طور نوشتن غلط است ضایع طور نوشتن درست است یک واژه نه صد بلکه هزار در صد این واژه عربی است
واژه ضایع
معادل ابجد 881
تعداد حروف 4
تلفظ zāye'
نقش دستوری صفت
ترکیب ( صفت ) [عربی: ضائع]
... [مشاهده متن کامل]
مختصات ( یِ ) [ ع . ضائع ] ( اِفا. )
آواشناسی zAye'
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان مترادف و متضاد
واژه ضایع
معادل ابجد 881
تعداد حروف 4
تلفظ zāye'
نقش دستوری صفت
ترکیب ( صفت ) [عربی: ضائع]
... [مشاهده متن کامل]
مختصات ( یِ ) [ ع . ضائع ] ( اِفا. )
آواشناسی zAye'
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان مترادف و متضاد
عرض کنم اینکه زای یک کلمه تورکی هست حالاچرا باحرف ض وع نوشته میشه خداداندهمچنین کلمه بغض که ازکلمه بغاض به معنی گلوکه اززبان تورکی گرفته شده اینم ازعجایب زبان شبرین فارسی است وصدهاکلمات دیگرکه ازتورکی کوچ کرده وبااضافه ویاکم شدن حروف فتحه وضمهدرفاریی گنجانده شده ممنون میشم مراراهنمایی بفرمایید