منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
... [مشاهده متن کامل]
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹




زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
... [مشاهده متن کامل]
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹




زاهِدانْ یکی از کلان شهرهای ایران و مرکز استان سیستان و بلوچستان است. این شهر در منطقهٔ سرحد ( بلوچستان ) قرار دارد. زاهدان از سمت شمال به شهرستان هامون، از جنوب به شهرستان تفتان، از شرق به کشورهای افغانستان و پاکستان و از غرب به شهرستان فهرج منتهی می شود. نام پیشین آن «دزداب» بوده که در زمان رضا شاه به «زاهدان» تغییر یافته است.
... [مشاهده متن کامل]
آب و هوای شهر زاهدان گرم و خشک به شمار می رود ولی شب های تابستان آب و هوای این شهر رو به سردی می گراید. آب آشامیدنی زاهدان لوله کشی آب شیرین است و از طریق انتقال آب از شهرستان زابل و هامون تأمین می گردد. زاهدان به جهت مرزی بودن، از موقعیت استراتژیک جغرافیایی و تجاری و نظامی و شرایط خاص برخوردار است؛ به گونه ای که از یک سو راه آهن پاکستان که از مرز میرجاوه وارد ایران می شود و از سوی دیگر راه آهن سراسری ایران به این شهر منتهی می شود؛ و از سوی دیگر در نزدیکی به میل سه جانبهٔ ایران و پاکستان و افغانستان قرار دارد.
زاهدان شهری نوبنیاد است که در ۵۱۷ کیلومتری شرق شهر کرمان و نیز در نزدیکی کشور پاکستان واقع شده است. این شهر از طریق راه زمینی از سمت شمال به بیرجند و مشهد و از سمت جنوب به چابهار مرتبط شده و هم چنین دارای ایستگاه راه آهن و فرودگاه بین المللی است. زاهدان از لحاظ مختصات جغرافیایی در ۶۰ درجه و ۵۱ دقیقه و ۲۵ ثانیهٔ طول شرقی و ۲۹ درجه و ۳۰ دقیقه و ۴۵ ثانیهٔ عرض شمالی واقع شده است. اختلاف زمان زاهدان با تهران ۳۶+ دقیقه و با گرینویچ ۲۴۶+ دقیقه است.
زاهدان تا قبل از دوره پهلوی، روستای کوچک و دورافتاده ای به نام دزآپ بود؛ دزآپ کلمه ای به زبان بلوچی است؛ و از دز+آپ تشکیل شده است. دز و آپ بلوچی، معادل دزد و آب در فارسی است. بعدها دزآپ به دزدآب و سپس با همکاری نیروهای رضاشاه به فرماندهی امان الله جهانبانی، در سال ۱۳۰۸ خورشیدی به علت اینکه اکثر مردم آن منطقه متدین بودند، زاهدان نام گرفت. واژه زاهدان در لغت به معنی «شهر پرهیزگاران» است.
امروزه ترکیب عمده قومیتی این شهر را بلوچ ها و فارس ها تشکیل می دهد. اقوام این شهر سیستانی و بلوچ و همچنین یزدی ها، بیرجندی ها، کرمانی ها، مهاجرانی از آذربایجان و سیک های هندی و افغانستانی ها تشکیل می دهند.






... [مشاهده متن کامل]
آب و هوای شهر زاهدان گرم و خشک به شمار می رود ولی شب های تابستان آب و هوای این شهر رو به سردی می گراید. آب آشامیدنی زاهدان لوله کشی آب شیرین است و از طریق انتقال آب از شهرستان زابل و هامون تأمین می گردد. زاهدان به جهت مرزی بودن، از موقعیت استراتژیک جغرافیایی و تجاری و نظامی و شرایط خاص برخوردار است؛ به گونه ای که از یک سو راه آهن پاکستان که از مرز میرجاوه وارد ایران می شود و از سوی دیگر راه آهن سراسری ایران به این شهر منتهی می شود؛ و از سوی دیگر در نزدیکی به میل سه جانبهٔ ایران و پاکستان و افغانستان قرار دارد.
زاهدان شهری نوبنیاد است که در ۵۱۷ کیلومتری شرق شهر کرمان و نیز در نزدیکی کشور پاکستان واقع شده است. این شهر از طریق راه زمینی از سمت شمال به بیرجند و مشهد و از سمت جنوب به چابهار مرتبط شده و هم چنین دارای ایستگاه راه آهن و فرودگاه بین المللی است. زاهدان از لحاظ مختصات جغرافیایی در ۶۰ درجه و ۵۱ دقیقه و ۲۵ ثانیهٔ طول شرقی و ۲۹ درجه و ۳۰ دقیقه و ۴۵ ثانیهٔ عرض شمالی واقع شده است. اختلاف زمان زاهدان با تهران ۳۶+ دقیقه و با گرینویچ ۲۴۶+ دقیقه است.
زاهدان تا قبل از دوره پهلوی، روستای کوچک و دورافتاده ای به نام دزآپ بود؛ دزآپ کلمه ای به زبان بلوچی است؛ و از دز+آپ تشکیل شده است. دز و آپ بلوچی، معادل دزد و آب در فارسی است. بعدها دزآپ به دزدآب و سپس با همکاری نیروهای رضاشاه به فرماندهی امان الله جهانبانی، در سال ۱۳۰۸ خورشیدی به علت اینکه اکثر مردم آن منطقه متدین بودند، زاهدان نام گرفت. واژه زاهدان در لغت به معنی «شهر پرهیزگاران» است.
امروزه ترکیب عمده قومیتی این شهر را بلوچ ها و فارس ها تشکیل می دهد. اقوام این شهر سیستانی و بلوچ و همچنین یزدی ها، بیرجندی ها، کرمانی ها، مهاجرانی از آذربایجان و سیک های هندی و افغانستانی ها تشکیل می دهند.






نام شهری در سرحد سیستان و بلوچستان و مرکز آن است ، در قدیم ابادی کوچکی بود که محل زندگی اقوام چادر نشین و بیبان گرد بود ، دزد اب یعنی جایی که آب قیمت فراوان دارد و آب مورد سرقت واقع می شده است بعدها که
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
راه آهن پاکستان به میرجاوه و دزداب رسید گروهی از کارکنان خط آهن که اکثرا سبک بودند در زاهدان ساکن شدند و بافت اولیه را بوجود آوردند سپس بخاطر آب وهوای بسیار معتدل مورد توجه دولت برای ایجاد شهری مرزی قرار گرفت و کم کم مهاجرانی از یزد و قاین و سیستان و سایر نقاط بلوچستان به این شهر آمدند و بنای کشاورزی و دامداری و تجارت گذاشتند و در سال ۱۳۰۷ که رضا شاه به استان آمد نام یکی از شهرهای قدیمی سیستان که توسط تیمور گورکانی با خاک یکسان شده بود بر این شهر گذاشته شد و همچنین نام روستای نصر آباد سیستان به یاد زابل تاریخی که در خاک افغانستان جامانده بود به این شهر داده شد و دو شهر بزرگ در سیستان و سرحد به نام های زابل و زاهدان توسعه یافت و حالا از مهمترین و آباد ترین شهرهای سیستان و بلوچستان هستند.
ارباب سلوک ؛ پارسایان و مردمان زاهد از دنیا گذشته. عرفا. ( ناظم الاطباء ) .
زاهدان ( زاه دان ) زاه. زه. . اسم فامیلی افرادی که در زاهدان زندگی می کنند
با زه شروع می شود. واین تایید کننده بخش اول کلمه زاه. است نه زاهد بخش دوم دان است. نه آن جمع
با زه شروع می شود. واین تایید کننده بخش اول کلمه زاه. است نه زاهد بخش دوم دان است. نه آن جمع
مردبا خدادشمن دروغگویی
افراد نمازگذار
نماز گذاران
نساک
به معنی شهر مردم با ایمان