دیکشنری
مترجم
بپرس
زاغ زدن
to taw
دنبال کنید
مترادف ها
taw
(فعل)
دباغی کردن، تیله بازی کردن، زاغ زدن
پیشنهاد کاربران
جاسوسی دیگران کردن
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها