زاغ

/zAq/

    blue-eyed
    raven
    magpie
    alum
    vitriol
    blue (as an eye)
    rook

فارسی به انگلیسی

زاغ چشم
blue-eyed

زاغ دورنگ
magpie

زاغ زدن
to taw

زاغ سیاه کسی را چوب زدن
spy, tail
to be on someones track, to shadow him

زاغ کبود
blue jay

مترادف ها

crow (اسم)
غراب، دیلم، زاغ، کلاغ، اهرم، بانگ خروس

blue (صفت)
آسمان نیلگون، ابی، نیلی، مستعد افسردگی، دارای خلق گرفته اسمان، زاغ

پیشنهاد کاربران

واژه زاغ
معادل ابجد 1008
تعداد حروف 3
تلفظ zāq
نقش دستوری صفت
ترکیب ( اسم ) [معرب، مٲخوذ از فارسی: زاگ، زاک] ‹زاک› ( شیمی ) [قدیمی]
مختصات ( اِ. )
آواشناسی zAq
الگوی تکیه S
شمارگان هجا 1
...
[مشاهده متن کامل]

منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ فارسی هوشیار
اول دوستانی که فکر می کنند حرف غ در قدیم در پهلوی یا پارسی میانه نبود می توانید این منبع که می فرستم یعنی کتاب فرهنگ واژه های اوستا لینک می فرستم دوستان ببینید
دوم درباره واژه ق قاف و غ ویدئو دوستان ببینید

منابع• https://archive.org/details/1_20221023_20221023_1515• https://www.instagram.com/reel/C3xVqkOuhXv/?igsh=MXQzNDB2bTRxOTB4ag==
من فکر می کنم ریشه زاغ به عربی برگردد چون عبارتی داریم لا تزغ قلوبنا قلبهای ما را سیاه نکن
زاغ= اسم نوعی پرنده
زاغ= زاج، همان زاج سفید
در مرزبان نامه امده
زغن از گرسنگی زاغ زده بود
نمیدانم این زاغ چیست
زاگ یا زاج یا همون زاغ در زاغ و اسفند
شاید بخاطر بدیومنی و شوری کلاغ بهش زاغی هم گفتن
زاغ در استان فارس هم معنی کلاغ میده و هم معنی رنگ سبز ( سوزsowz ) و قدیما به چشمی که رنگ سبز باشه زاغ میگفتن
ریشه ی کلمات زاغ، زاغوا و ازاغ، زیغ است. زَیْغ به معنای انحراف از مستقیم است، زیغ را اگر بخواهیم در یک کلمه توصیف کنیم می شود انحراف یا میل.
اما برای یادسپاری آسان تر معنی کلمات زاغوا و ازاغ می توان از شیوه هایی چون برقرار کردن رابطه بین کلمه جدید با کلمه ی آشنا قبلی استفاده کرد بطور مثال در داستان معروف روباه و زاغ، علت اصلی افتادن قالب پنیر از دهان زاغ را بحث انحراف و میل دانست ذهن زاغ از مسیر اصلی منحرف شد میل به خیال پردازی و خود بزرگ بینی پیدا کرد و آن شد که نباید می شد.
...
[مشاهده متن کامل]

در ضمن دقت شود، کلمات زاغوا، ازاغ و زیغ کلمات کاملا عربی هستند اما کلمه ی زاغ به معنای کلاغ یا چیزی شبیه کلاغ یک کلمه ی فارسی است اما در معنای انحراف کلمه ای عربی است.

زاغ یعنی غوغاگر در زار زدن یا زارزننده ای غوغاگر،
چون تاریکی غروب وتاریکی شب سیاه پر و مو، سیاه پوستی در روز سپیدروشن ، زار زننده هجای ( ( غا ) )
کلاغ
زاغ: [ اصطلاح چوپانی ] گوسفندی که فقط سیاه باشد.
زاغ به ترکی" قَجَلَه "
زاغ چشم= سیاهی مردمک چشم بزرگتر از حد معمول است
زاغ=انحراف و تحول و حَوَل
مازاغ البصر وماطغی= ما=نه مثل واژه لا=نه است معنی پس نه چشمانش مانند حضرت موسی حَوَل شد ونه طغیان کرد. یعنی مثل یک مهمانی عادی در بارگاه حق خودش را نباخت و دگرگون نشد
زاغ=پرنده ای همکار کشاورزان و همیشه اب که برای اولین باز به زمین شخم زده ّدر شده و کلوخ زار میرود به محض رسیدن اب به حشرات و لارو ها از زیر زمین بیرون می ایند و گله زاغ آنهارا یکی یکی می چیند و میخورد
...
[مشاهده متن کامل]
و تا غروب آفتاب پا بپای دهقان و برزگر حشره ها را می چیند از مشاهدات و مطالعات خودم در مزرعه و در زمینه بیولوژیکی است حتی پرندگان دیگر هم در این زمینه با زاغ همکاری میکنند. شاید نام زیرک و مستشار را از اینگونه رفتار زاغ به او داده اند پس باید در حراست از زاغ چون بهترین مبارز بیولوژی مزرعه و اکوسیستم است کوشا باشیم

زاغ =پرنده زیرک ومشاور و مستشار پرندگان دیگر در داستانهای قدیمی خصوصا کلیله و دمنه و منطق الطیر عطار یاد شده است و جغد دشمن او می باشد چون مانع پادشاهی او بر مرغان شدو وقتی مرغان همه به پادشاهی جغد رای
...
[مشاهده متن کامل]
داده بودند هدهد گفت دست نگهدارید چون زاغ هنوز نیامده و دارد به مجمع ما میرسد اگر نظر او مساعد بود جغد پادشاه باشد وقتی از زاغ در باره شاهی جغد مشورت خواستند زاغ گفت مگر طاووسان زرین پر و قرقاول های باوقار وعقاب و شاهین های تیز پرواز مرده اند که شما به جغد رای داده اید که از خورشید فراریست و عاشق ویرانه است و صوتش کریه دار و غم افزا و نحوست و رجس از قیافه اش می بارد پس مرغان قبول کردند و جغد را نپذیرفتند لذا جغد دشمن زاغ است و زاغ هم همیشه به جوجه های جغد حمله میکند ولی میگویند آنها را فقد میکشد ولی نمیخورد چون بوی نا مطبوعی دارند

زاغ =پرنده ای سیاه و سار گونه است و به انسان بسیار علاقه من است و حتی انسان تا بیک متری او نرسد حرکت نممی کند اغلب غذایش لارو ها و تخم آفات گیاهی است و انواع و اقسام کوناگون دارد زاغ کلاغ قچه نیست و صوتش
...
[مشاهده متن کامل]
مانند پرندگان حلال گوشت است ولی کسی اورا در خراسان صید نمیکند و لذا بعداز برداشت محصول جاده حمل غلات را دانه چینی و چراگاه خودمیکند و همیشه در نزیک کارخانه اای آرد و سیلو از غلات بر زمین ریخته معاش میکند وتا سواری و کامیون وموتررسیکلت به نزدیکش نرسند پرواز نمی کنند

زاغ همان کلاغ است که چشمش سیاه است باید توجه داشت چشم کوچک گرد وسیاه نژاد اریایی چشمانش اهو چشم است که زیباترین نوع چشم در انسان است تقریبا مانند چشمان اهو اما چشم زاغ از اغلاط است که صحیح زاج چشم است که معدنی است به رنگ ابی یا سبز وبه کسی که چشم کبود یا ابی یا سبز دارد زاج چشم یا زاجی چشم گویند .
در استان کرمان به نوعی زاغ که درون بال هایش پرهای سفید رنگی وجود دارد و دمش درازتر وبسیار هم فضول و باهوش است کلاجَک گفته می شود.
در ضمن، احتمالا کلاجَک همان کلاغَک بوده است که به معنای کلاغ کوچک است چون وجه افتراق کلاغ و زاغ بیشتر همین بحث جثه است که عموما زاغ، جثه ای کوچکتر از کلاغ دارد.
کراکر
پرنده ای از خانواده ی کلاغ در اندازه ها و رنگ های مختلف
ما در اصفهان به هر آدمی که چشمانش سبز یا آبی باشد ؛
می گوئیم ؛ که او ، چشمانش زاغ است.

پرنده ایست کوچک تر از کلاغ و بزرگتر از کبوتر که در صحرا بیشتر زندگی میکند
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٢)

بپرس