sabra
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
کودک، طفل، بچه، زاد، فرزند، خردسال، زاده
زاد، فرزند، زاده، سلاله
زاده، موسوم به، تولد یافته
پیشنهاد کاربران
واژه زاده از پارسی میانه zʾtk' ( zādag ) ، از پارسی باستان *𐏀𐎠𐎫 ( jāt� ) ، اوستایی 𐬰𐬁𐬙𐬀 ( zāta ) درعربی وُلِدّ این واژه یعنی زاده صد در صد پارسی است.
البته واژه پارسی زادگان از ریشه ی زاده است.
... [مشاهده متن کامل]
منابع ها. فرهنگ کوچک زبان پهلوی
فرهنگ ریشه واژگان فارسی
فرهنگ واژه های اوستا
واژه نامه پارسی سره
فرهنگ پهلوی به فارسی
فرهنگ زبان ایرانی باستان
البته واژه پارسی زادگان از ریشه ی زاده است.
... [مشاهده متن کامل]
منابع ها. فرهنگ کوچک زبان پهلوی
فرهنگ ریشه واژگان فارسی
فرهنگ واژه های اوستا
واژه نامه پارسی سره
فرهنگ پهلوی به فارسی
فرهنگ زبان ایرانی باستان
نمردی زاده