زاد و ولد

/zAdovalad/

    breeding
    multiplication
    procreation
    reproduction
    procreation

فارسی به انگلیسی

زاد و ولد جانور
propagation

زاد و ولد گیاه
propagation

زاد و ولد کردن
breed, procreate
to procreate

زاد و ولد کردن جانور
propagate

زاد و ولد کردن گیاه
propagate

مترادف ها

bearing (اسم)
رفتار، وضع، جهت، متکا، یاتاقان، بردباری، سلوک، طاقت، زاد و ولد، زایش، نسبت

پیشنهاد کاربران

فرهنگ و رازی
این دو واژه هر دو یک معنی دارد. زادن، والد. من هم با اقای حسین موافقم.
زاد ولد می باشد به معنای زادن ولد است و معطوف کردنشان به یکدیگر ( زاد و ولد ) �غلط است
تولید مثل یا زادآوری : Reproduction
فرزند آوری

بپرس