surplus to, more than
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
خنثی، بیهوده، بی مصرف، عاری از فایده، غیر قابل استفاده، غیر ضروری، عاطل، زائد، نا کار، بی فایده، بلا استفاده، عبث، باطله
بسیار، اضافی، بزرگ، زائد، یدکی
فاضل، مفرط، زائد، افزونه، دارای اطناب
زائد، بیش از حد نصاب
اضافی، دیگر، بیشتر، زائد، جلوتر، بعدی، مجدد
اضافی، افزوده، زائد، کبیسه، اندر جاه
زائد، باطله
زیادی، زائد، اطناب امیز
زائد
زیاد، زائد، نافله، بیش از حد لزوم، وابسته به بسپردازی
پیشنهاد کاربران
زائد عن حاجتی: بیشتر از نیازم.
یزید: اضافه کردن. أفزودن.
زاد: بیشتر شد، . . .
زائد: بیشتر از حد معمول.
. . .
لِیُوَفِّیَهُمْ أُجُورَهُمْ وَ یَزیدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّهُ غَفُورٌ شَکُورٌ
... [مشاهده متن کامل]
وَ أَرْسَلْناهُ إِلی مِائَةِ أَلْفٍ أَوْ یَزیدُونَ
الْحَمْدُ لِلَّهِ فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ جاعِلِ الْمَلائِکَةِ رُسُلاً أُولی أَجْنِحَةٍ مَثْنی وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ یَزیدُ فِی الْخَلْقِ ما یَشاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ1
إِنَّمَا النَّسیءُ زِیادَةٌ فِی الْکُفْرِ یُضَلُّ بِهِ الَّذینَ کَفَرُوا یُحِلُّونَهُ عاماً وَ یُحَرِّمُونَهُ عاماً لِیُواطِؤُا عِدَّةَ ما حَرَّمَ اللَّهُ فَیُحِلُّوا ما حَرَّمَ اللَّهُ زُیِّنَ لَهُمْ سُوءُ أَعْمالِهِمْ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرینَ
. . .
یزید: اضافه کردن. أفزودن.
زاد: بیشتر شد، . . .
زائد: بیشتر از حد معمول.
. . .
لِیُوَفِّیَهُمْ أُجُورَهُمْ وَ یَزیدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّهُ غَفُورٌ شَکُورٌ
... [مشاهده متن کامل]
وَ أَرْسَلْناهُ إِلی مِائَةِ أَلْفٍ أَوْ یَزیدُونَ
الْحَمْدُ لِلَّهِ فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ جاعِلِ الْمَلائِکَةِ رُسُلاً أُولی أَجْنِحَةٍ مَثْنی وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ یَزیدُ فِی الْخَلْقِ ما یَشاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ1
إِنَّمَا النَّسیءُ زِیادَةٌ فِی الْکُفْرِ یُضَلُّ بِهِ الَّذینَ کَفَرُوا یُحِلُّونَهُ عاماً وَ یُحَرِّمُونَهُ عاماً لِیُواطِؤُا عِدَّةَ ما حَرَّمَ اللَّهُ فَیُحِلُّوا ما حَرَّمَ اللَّهُ زُیِّنَ لَهُمْ سُوءُ أَعْمالِهِمْ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرینَ
. . .
فحِملُکَ الزائد؛ إمّا ینتقل لمؤمن فیسعد وتتحسّر،
وإمّا یرثه منافقٌ مسرفٌ شقیٌ؛ فیَشقَی ویُشقِی وتَشقَی !
"أَلاَّ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ اُخْرَی"
وإمّا یرثه منافقٌ مسرفٌ شقیٌ؛ فیَشقَی ویُشقِی وتَشقَی !
"أَلاَّ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ اُخْرَی"
دور انداختنی، بدردنخور
با این همه، سزاوارترین و دربرگیرنده ترین واژه ی برابر پارسی برای این واژه ی گوش آزار تازی، �بدردنخور� است که آقای مهدی کشاورز نیز به آن اشاره کرده اند؛ گرچه در نمونه ی زیر نمی توان بجای �شیخ زائد جدّ اندر جدّ زائد� نوشت:
... [مشاهده متن کامل]
شیخ دورانداختنی جدّ اندر جدّ بدردنخور
________
بَه بَه بَه! صَبحُکُمُ الله بالخیر و العافیه! چه نازنین اَنیسانی؟! انگار از خود بهشت به پیشواز ما آمده اند. افسوس که همه ی چشم ها و دوربین ها به ما دوخته شده و نمی توان از حدِّ شرعی و عرفی پا فراتر نهاد . . .
از زمزمه های ذهنی شیخ زائد جدّ اندر جدّ زائد: ب. الف. بزرگمهر ۲۳ آبان ماه ۱۴۰۱
https://www. behzadbozorgmehr. com/2022/11/blog - post_14. html
پیشواز از �شیخ محمد بن زاید آل نهیان�، مِهتَر یکی از شیخک نشین های درون و پیرامون شاخاب پارس، در فرودگاه �بالی� ( اندونزی )
با این همه، سزاوارترین و دربرگیرنده ترین واژه ی برابر پارسی برای این واژه ی گوش آزار تازی، �بدردنخور� است که آقای مهدی کشاورز نیز به آن اشاره کرده اند؛ گرچه در نمونه ی زیر نمی توان بجای �شیخ زائد جدّ اندر جدّ زائد� نوشت:
... [مشاهده متن کامل]
شیخ دورانداختنی جدّ اندر جدّ بدردنخور
________
بَه بَه بَه! صَبحُکُمُ الله بالخیر و العافیه! چه نازنین اَنیسانی؟! انگار از خود بهشت به پیشواز ما آمده اند. افسوس که همه ی چشم ها و دوربین ها به ما دوخته شده و نمی توان از حدِّ شرعی و عرفی پا فراتر نهاد . . .
از زمزمه های ذهنی شیخ زائد جدّ اندر جدّ زائد: ب. الف. بزرگمهر ۲۳ آبان ماه ۱۴۰۱
https://www. behzadbozorgmehr. com/2022/11/blog - post_14. html
پیشواز از �شیخ محمد بن زاید آل نهیان�، مِهتَر یکی از شیخک نشین های درون و پیرامون شاخاب پارس، در فرودگاه �بالی� ( اندونزی )
بدرد نخور، ناکارامد، بی سود، سر ریز، بیهوده، بیخودی
زائد [اصطلاح موسیقی ]:فاصله ی نیم پرده در موسیقی قدیم ایران را می گفته اند.
پُر فزون / کم بایست