ریه

/riye/

    lung

فارسی به انگلیسی

ریه البحر
jelly-fish

ریه اهنین
iron lung

مترادف ها

bellows (اسم)
دم، ریه

lung (اسم)
ریه، جگر سفید

پیشنهاد کاربران

ریَه، با فتحه روی ی، در گویش دشتی نوعی نخ که با ان تور ماهیگیری می بافتند .
واژه ریه
معادل ابجد 215
تعداد حروف 3
تلفظ riye
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [عربی: رِئَة] ( زیست شناسی )
مختصات ( یِ ) [ ع . رئة ] ( اِ. )
آواشناسی riye
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع واژگان مترادف و متضاد
فرهنگ فارسی معین
در زبان کوردی به شش یا ریه میگن سیپلاک
در لری بختیاری
ریه / شش: پُفْ
جگر، شش
شُش یا جگر سفید که در استان کرمان پف ( پُ ) و در شهرستان بهاباد به آن سس ( سُ ) گفته می شود.

بپرس