ریل

/reyl/

    rail
    line
    reel
    runway

فارسی به انگلیسی

ریل اتوبوس برقی
tramway

ریل پنجره کشویی
groove

ریل راه اهن
rail

ریل گذار
platelayer, tracklayer

ریل گذاری
railing, track-laying

ریل ویرجینیایی
virginia reel

ریل کشیدن
to lay the track

مترادف ها

real (اسم)
اصل، ریل

railing (اسم)
نرده، سرزنش، محجر، ریل

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

ریلریلریلریل
کیشهَن
شایسته ترین و درست ترین برابر نهاده ی ریل واژه ی درست راه آهن هست که هنوز هم گفته می شود
شیارال ( شیار ال )
ریل
آهنراه، آسَنراه، آسَنراس، شیار، شیاره، شیال، شیاله، تَپال ( گویش دیگری از توپال ) ، فِلاز ( گویش دیگری از فلز )
فلز اَرَبیده ی توپال < پال< فال< فالیک< فالیز< فِلِز و همینگونه همریشه :
splendid
...
[مشاهده متن کامل]
< s - pl - en_did
pl = تو - پال = فِل - اِز
splendid به مینه جلا ، براق، درخشان ، چون فلز میدرخشد.

بجای واژه ریل از واژه سچه استفاده شود. که از قدیم اهالی جنوب بویژه در آبادان بجای ریل از آن استفاده می شود
ریل از انگلیسیRill، به معنی چرخک و غرغره. ضبط یا ضبط صوت ریلی که اینک نزدیک به بر افتادن کامل است پیش از ضبط های کاستی رواج یافت.