ریل

/reyl/

    rail
    line
    reel
    runway

فارسی به انگلیسی

ریل اتوبوس برقی
tramway

ریل پنجره کشویی
groove

ریل راه اهن
rail

ریل گذار
platelayer, tracklayer

ریل گذاری
railing, track-laying

ریل ویرجینیایی
virginia reel

ریل کشیدن
to lay the track

مترادف ها

real (اسم)
اصل، ریل

railing (اسم)
نرده، سرزنش، محجر، ریل

پیشنهاد کاربران

کیشهَن
شایسته ترین و درست ترین برابر نهاده ی ریل واژه ی درست راه آهن هست که هنوز هم گفته می شود
شیارال ( شیار ال )
ریل
آهنراه، آسَنراه، آسَنراس، شیار، شیاره، شیال، شیاله، تَپال ( گویش دیگری از توپال ) ، فِلاز ( گویش دیگری از فلز )
فلز اَرَبیده ی توپال < پال< فال< فالیک< فالیز< فِلِز و همینگونه همریشه :
splendid
...
[مشاهده متن کامل]
< s - pl - en_did
pl = تو - پال = فِل - اِز
splendid به مینه جلا ، براق، درخشان ، چون فلز میدرخشد.

بجای واژه ریل از واژه سچه استفاده شود. که از قدیم اهالی جنوب بویژه در آبادان بجای ریل از آن استفاده می شود
ریل از انگلیسیRill، به معنی چرخک و غرغره. ضبط یا ضبط صوت ریلی که اینک نزدیک به بر افتادن کامل است پیش از ضبط های کاستی رواج یافت.

بپرس